ای حسرت لبت به دل نیشکر گره
یاقوت را ز لعل تو خون در جگر گره
در دیده گشته خیره نگاهان شوق را
چون مردمک ز شرم تو تار نظر گره
هر جا سخن ز لعل لبت بگذرد رواست
کاب صفا شود به گلوی گهر گره
با خار خار عشق تو مستان غمزه را
دل را نمیشود هوس نیشتر گره
حرفی ز زلف میشنوی وه چه غافلی
کاندیشه را چه سان گره افتاد بر گره
اطفال باغ را ز شمیم تو در دماغ
گردید آرزوی نسیم سحر گره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و احترام به معشوق اشاره دارد و به کسانی که عشق نمیورزند، هشدار میدهد که وارد حریم عاشقانه نشوند. شاعر از افرادی که درونشان سنگینی احساس نمیکنند میخواهد که خود را درگیر عاشقانهها نکنند و از آنها میخواهد که اگر آتش عشق را در خود نمیبینند، پا به خاک عشق نگذارند. در پایان بر اهمیت توجه به حال و پرهیز از پشیمانی در دنیا اشاره میکند و تأکید دارد که اگر عقل و درک کافی ندارید، در این مسیر قدم نگذارید.
هوش مصنوعی: ای لبی که حسرتش را میخورم، مانند نیشکر شیرین است و همچنان که یاقوت درخشان است، لبهای تو هم از قرمز بودنشان به دل میزند و خون من را به خروش میآورد.
هوش مصنوعی: چشمانم پر از شوق است و بیحس به تماشای تو خیره شدهاند، مانند مردمکی که به خاطر شرمت، نگاهش به زمین دوخته شده و تنگ شده است.
هوش مصنوعی: هر جا صحبت از زیبایی و شیرینی لبان تو باشد، جا دارد که دلها شاد و زبانها گشوده شود و زندگی به مانند گلی شود که در گلو به نگین و جواهر میزند.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند خاری است که دل را میآزارد و دیگر هیچ آرزویی غیر از آن دلخواه نیست.
هوش مصنوعی: تو سخنی از زلف او میشنوی، اما غافلی که چگونه افکار و احساسات تو به هم گره خوردهاند.
هوش مصنوعی: کودکان باغ با عطر تو در هوای خود مشغول شدند و آرزوی نسیم صبح را در دل دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.