اثر ندیده دل از حرف مهربانی تو
چو شمع تا به کی این گرمی زبانی تو
کسی چهگونه کند ضبط خود که دلها را
به آشکار برد غمزة نهانی تو
تو گرم عذرِ ستم گشتی و مرا به لب
شکایت آب شد از شرم همزبانی تو
هنوز طفلی و دانشوران عالم را
زبان نکته فرو بست نکتهدانی تو
به خط سبز نظر راندی آنقدر فیّاض
که گشت بر همه روشن سواد خوانی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلدادگی است. شاعر از حال و هوای عشق حرف میزند و میگوید که با یاد معشوق، به گلشن میرود و از زیباییها لذت میبرد. او خود را قربانی عشق میداند و میخواهد جانش را فدای معشوق کند. چشم او از نور عشق معشوق خالی است و نمیتواند کسی را جای او ببیند. شاعر از درد و شکست خاطرش میگوید و احساس میکند که هیچ چیز نمیتواند جای معشوق را پر کند. او به عشق و ارتباط عمیقش با معشوق اشاره دارد و به زیبایی اشک و شادی در کنار هم میپردازد. در نهایت، احساس اشتیاق و نیاز به معشوق به وضوح در کلمات نقش بسته است.
هوش مصنوعی: دل بیتاثیرم از صحبتهای محبتآمیز تو، مانند شمعی است که تا کی باید از گرمای سخنان تو بهرهمند شود؟
هوش مصنوعی: چطور میشود انسان از خود مراقبت کند که در دلها، عشق و زیبایی پنهان تو را به نمایش بگذارد؟
هوش مصنوعی: تو به خاطر ظلم، عذرخواهی کردی و من از شرم و خجالت نمیتوانم حتی از زبان خودم شکایت کنم.
هوش مصنوعی: تو هنوز کودک هستی و اهل علم و دانش در دنیا از قدرت بیانشان ناتوان شدهاند به خاطر نکتهسنجی تو.
هوش مصنوعی: تو با قلم سبز خود آنقدر سخاوت داری که نوشتههایت بر همه روشن و قابل خواندن شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.