گنجور

 
فیاض لاهیجی

خاک شد تا در ره او جسم غم پرورد ما

نازها بر دیدة افلاک دارد گرد ما

دوستداران را به مرگ خویش راضی کرده‌ایم

عاقبت درمان درد عالمی شد درد ما

یار بی‌پروا و یاران بی‌وفا، طالع زبون

فرصتی می‌خواستی‌ها دشمن نامرد ما؟

هر که را دیدیم رشک حسرت ما می‌برد

گرم دارد عالمی را بی‌تو آه سرد ما

قدر کس پنهان نخواهد ماند در دیوان عشق

روی ما را سرخ خواهد کرد رنگ زرد ما

دامنی پر لخت دل رفتیم تا کوی عدم

از گلستان وجود اینست راه آورد ما

مشت خاک ما کجا طعن ملایک می‌کشد

شهسواری همچو عشق آمد برون از گرد ما

جوشن افتادگی داریم و شمشیر نیاز

گر فلک مردست تاب حملة ناورد ما

یک جهان گو تیغ برکش ما سپر انداختیم

کس درین میدان به غیر از ما نباشد مردما

یک شب از پهلوی ما پهلوی آسایش ندید

بستر آشفتگی‌پردازِ غم گستردِ ما

مفت ما فیّاض اگر ما دین و دل درباختیم

نقشِ بردن راست نامِ باختن در نرد ما

 
 
 
محتشم کاشانی

گشته در راهت غبار آلود روی زرد ما

می‌رسیم از گرد راه اینست راه آورد ما

در هوای شمع رویت قطره‌های اشک گرم

دم به دم بر چهره می‌بندد ز آه سرد ما

بس که از یاران هم دردان جدا افتاده‌ایم

[...]

صائب تبریزی

صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما

کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما

از رگ خامی نباشد میوه ما ریشه دار

پختگی پیداست چون آتش ز رنگ زرد ما

فتح ما آزاد مردان در شکست خود بود

[...]

طغرای مشهدی

ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن

گر نبیند بویی از بهبود، رنگ زرد ما

مایه ما در سفر، چون آب شد نقصان پذیر

آنچه ماند از مایه، خواهد گشت راه آورد ما

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از طغرای مشهدی
فیض کاشانی

اشکهای گرم ما و آههای سرد ما

کس نداند کز کجا آید مگر هم درد ما

عاقلان را کی خبر باشد زحال عاشقان

کی شناسد درد ما جز آنکه باشد مرد ما

خام بیدردی چه داند اشک گرم و آه سرد

[...]

واعظ قزوینی

زخم کاری، می برازد بر دل پردرد ما

گریه خونبار میزیبد برنگ زرد ما

هر نفس چون شاهدان با آرزوی خفته است

عرض ما را داد بر باد این دل نامرد ما

همچو گل ما عاجز بند علایق نیستیم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه