آینهام خیال تو تصویر میکنم
خود را ز سادگی به تو تعبیر میکنم
آیینه را ز دست تو بر سنگ میزنم
درد دلی به پیش تو تقریر میکنم
در مدرس زمانه ز تنزیل عافیت
خاموشی آیهایست که تفسیر میکنم
پشت کمان طعنه ز هر جا شود بلند
پهنای سینه را هدف تیر میکنم
در چشم خانه بی سر زلف تو روز هجر
نظّاره را زهر مژه زنجیر میکنم
ای آسمان بترس که هر شب به ضبط آه
من استخوان برای تو زهگیر میکنم
فیّاض جادویی نفسی بین که هر نفس
ملک پری برای تو تسخیر میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر حال ناخوشایند خود را توصیف میکند. او احساس میکند که روحش در آتش است و در حیطهای از ناامیدی و سرگشتگی به سر میبرد. او در لحظاتی که در کنار معشوقهاش بوده، هر چیزی را زیبا و روشن میبیند، اما اکنون همه چیز برایش ظاهری کاذب و بیمعنا دارد. او به یاد محبوبش دچار سردرگمی شده و هر سوالی که از زندگی دارد، پاسخ آن را تنها در لبهای او مییابد. به طور خلاصه، این شعر بیانگر عشق و درد جدایی است.
هوش مصنوعی: در آینه، تصویر تو را جلوهگر میسازم و از روی سادگی، وجود خود را به تو معنا میدهم.
هوش مصنوعی: من آینه را به سنگ میزنم و خودم را در آن نمیبینم، بلکه درد دلهایم را به تو میگویم.
هوش مصنوعی: در مدرسه زمانه، سکوت و آرامش به مانند یک آیه از کتاب مقدس است که من به تفسیر و توضیح آن میپردازم.
هوش مصنوعی: هر زمان که از پشت کمان صدای طعنه و کنایهای بلند میشود، من هدفم را مشخص کرده و تیر را به سمت نیت خود میزنم.
هوش مصنوعی: در چشمهایم که بیزلف توست، در روزهای جدایی، میخواهم با نگاه کردن به آنها، به زهر مژههایم دلم را به زنجیر بکشم.
هوش مصنوعی: ای آسمان، تو باید بترسی، زیرا هر شب درد و آه من را جمعآوری کرده و برای تو تبدیل به استخوان میکنم.
هوش مصنوعی: بخشندهای وجود دارد که با هر نفس، مخلوقی زیبا و جادویی را برای تو به تسخیر در میآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.