ای در ایجاد سماوات وجود تو غرض
جوهر ذات ترا جوهر افلاک عرض
این همه گوهر انجم که درین نه صدفست
پک گهر از صدف پاک ترا نیست عوض
در تجارات عمل هیچ به جز نقصان نیست
گر نه سرمایة آن از تو بود مستقرض
همه بر گرد تو گردند چه کوکب چه فلک
همه در ذات تو محوند چه جوهر چه عرض
از مداوای تو دارد طمع استشفا
طبع فیّاض که گردیده گرفتار مرض
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری احساسی و غمگین است که دربارهٔ عشق، درد و فراق صحبت میکند. شاعر به احساس عمیق خود نسبت به عشق و غمهای ناشی از آن اشاره دارد. او میگوید که گریهاش بیفایده و بیمعناست و بدون حضور معشوق، هیچ شور و شوقی ندارد. او همچنین از تضاد بین دوستی و خصومت در زندگی میگوید و اینکه چگونه عشق و زیباییها به هم وابستهاند. در نهایت، شاعر به فانی بودن دنیا و ناپایداری آن اشاره میکند و میگوید که تلاش او برای درک و مواجهه با عشق و رنج بیفایده نیست.
هوش مصنوعی: ای که وجود تو هدف آفرینش آسمانهاست، جوهر ذات تو عمری است که به عالم افلاک بخشیده میشود.
هوش مصنوعی: این همه جواهر که در آسمان هستند، در حقیقت از یک صدف نیستند؛ مگر اینکه تو یک گوهر خالص و بینظیر هستی که واقعیتر از همه آنهاست.
هوش مصنوعی: در تجارت و کسب و کار هیچ چیزی جز کمبود و نقصان به چشم نمیخورد، مگر اینکه سرمایهات را از جایی به قرض گرفته باشی.
هوش مصنوعی: همه موجودات و عناصر جهان به دور تو میچرخند، چه ستارهها و چه آسمان. همه آنها در وجود تو نهفتهاند، چه مادههای بنیادی و چه ویژگیها و خواص.
هوش مصنوعی: بیماری تو به امید درمانی، از طبیعت سخی و بخشندهای نشأت گرفته که خود گرفتار بیماری شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کی کنم با کان گوهر درج لعلت را عوض
لعل تو مقصود بالذات است و جوهر بالعرض
نیست مردن آنکه افتد غرقه خون صید تو
بلکه مسکین می دهد تیر تو را جان در عوض
تن مریض شوق تیغ توست بگذر بر سرش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.