تا قیامت خویشتن را از خرد بیگانه دید
گردش چشمی که امشب زاهد از پیمانه دید
تا ابد از ذوق مستی یاد هشیاری نکرد
جانب هر کس که چشم مست او مستانه دید
تا نمیسوزی تمامی کی تلافی میشود
این همه گرمی که امشب شمع از پروانه دید
چشم او بیگانه است اما نگاهش آشناست
آشنایی میتوان از مردم بیگانه دید
بادة شوق تو نه فیّاض را بیتاب داشت
هر که لب تر کرد ازین می خویش را دیوانه دید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و محبت عمیق نسبت به معشوق است. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و میگوید هر کس که به او عشق ورزد، در دل خود گلی دارد. همچنین بیان میکند که در غیاب معشوق، زیباییهای دیگر به چشم نمیآید و عشق او تنها در دل آدمی وجود دارد. شاعر تأکید میکند که همه چیز در حضور معشوق رنگ و بویی متفاوت دارد و در غیاب او، حتی بهشت هم حس آتش و دوزخ را القا میکند. در نهایت، با اشاره به لطافت معشوق، از دیگران میخواهد که در عشق ورزیدن، خود را فراموش کنند و تنها به وصال او بیندیشند.
هوش مصنوعی: به مدت طولانی، خود را از دانش و خرد دور میبینم، مانند نگاهی که امشب زاهد به پیمانه شراب کرد.
هوش مصنوعی: هرگز یاد هشیاری را نکن، چونکه از سر ذوق و شور مستی به کسی که چشمان مست او را دید، توجهی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خودت نچشیده باشی، نمیفهمی که این همه شور و شوقی که امشب شمع نسبت به پروانه دارد، چگونه به وجود میآید.
هوش مصنوعی: چشم او ناآشناست، اما نگاهش آشنا به نظر میرسد. میتوان آشنایی را حتی در میان افراد ناآشنا هم مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: مشتاقی و اشتیاق به تو، مثل آبی است که هر کسی که طعمش را بچشد، دیوانهوار به دنبال آن میافتد و نمیتواند خود را کنترل کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.