خوش آنکه بلبل ما نغمهسنج باغ تو بود
کسی که بر سر ما جای داشت داغ تو بود
نشان کوچة تاریک طرّة تو نیافت
نسیم گل که شب و روز در سراغ تو بود
ندید کس دم آبی که گرد غصّه نداشت
به غیر بادة عشرت که در ایاغ تو بود
کسی به بزم جمال تو روی گرم ندید
جز افتاب که پروانة چراغ تو بود
ز بیدماغی فیّاض غم نبود امشب
که بیدماغی او باعث دماغ تو بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسهای عمیق عاشقانه و دردهای روحی پرداخته است. شاعر از یاد و دلتنگی برای معشوق سخن میگوید و اشاره دارد که از ناتوانی و شکستهای عاشقانهاش رنج میبرد. او به شدت نسبت به رفتارهای معشوق واکنش نشان میدهد و از جفای او گلایه دارد. همچنین بر حسرت و yearning خود برای معشوق تأکید کرده و بیان میکند که هرچند زندگیاش پر از غم و دوری از محبوب است، اما عشق و زیبایی او هنوز در دلش زنده است. شاعر از ویرانی دل خود نیز میگوید و نیاز به نگاه و محبت معشوق برای ترمیم این دل شکسته را ابراز میکند. در نهایت، او راهی به سوی معشوق را جستجو میکند و به سفر روحانی به سوی عشق فکر میکند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که بلبلش در باغ تو آواز میخواند. کسی که عشق تو در دلش جایی داشته و از این احساس عذاب میکشد.
هوش مصنوعی: نسیم گل که همواره به دنبال تو بود، نتوانست نشانی از کوچة تاریک موهای تو پیدا کند.
هوش مصنوعی: هیچ کس را ندیدم که در لحظهای آرامش و شادی را تجربه کند و غم و اندوهی نداشته باشد، مگر اینکه آن شادی ناشی از لذت عشق تو باشد.
هوش مصنوعی: هیچ کس جز آفتاب، زیبایی تو را به این شکل و گرمای دلنشین ندیده است، چرا که او خود شمع وجود تو بوده و به تو نزدیک شده است.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر حال بد و ناراحتی من، هیچ خوشحالی در زندگیام نیست، اما باید توجه کرد که این ناامیدی و بیحوصلگی من، خود به نوعی به حالت تو نیز سرایت کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.