ناز تو رخنه در جگر شیر میکند
آیینه را نگاه تو شمشیر میکند
عکس تو زنگ از دل آیینه میبرد
ویرانه را خیال تو تعمیر میکند
بیم خجالت تو به بزم آه سرد را
در سینه همچو گریه گلوگیر میکند
اقبال غمزة تو به تأیید هر نگاه
ملک دلی برای تو تسخیر میکند
فیّاض وصل او به قیامت فتاد حیف
این وعده آرزوی مرا پیر میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق شوق و عشق است. شاعر از اشتیاقی صحبت میکند که او را به شدت تحت تأثیر قرار داده و احساسهای گوناگونی از جمله ناله و حسرت را به تصویر میکشد. او از اشکهایش و تأثیرشان بر احساساتش، به ویژه در عشق و انتظار وصال معشوق، سخن میگوید. این احساسات همچون گردباد و شعلههای آتش توصیف میشوند، و شاعر به زیبایی نشان میدهد که چگونه عشق و شوق میتواند انسان را به وجد آورد و در عین حال درد و رنجی را نیز به همراه داشته باشد. در نهایت، شعر به این نکته اشاره دارد که در مسیر عشق، اشک و نالهها جزئی از سفر محسوب میشوند و باید به آنها احترام گذاشت.
هوش مصنوعی: ناز و زیبایی تو، حتی دل شجاعترین افراد را نیز میشکند و نگاه تو مانند شمشیر، تأثیر عمیقی بر جانها دارد.
هوش مصنوعی: تصویر تو غم و اندوه را از دل آیینه میزداید و خیال تو ویرانیها را بازسازی میکند.
هوش مصنوعی: نگرانی از شرمندگیات باعث میشود که آهی عمیق و سوزناک در دلم بماند و احساس خفگی به من دهد.
هوش مصنوعی: هر نگاه تو مانند یک تأیید است که دلها را تحت تأثیر قرار میدهد و به تسخیر خود درمیآورد.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر احساس عمیق و ناامیدی فردی است که به انتظار وصال معشوقش نشسته است. او احساس میکند که این انتظار بیپایان و وعدههای تحققنیافته، او را به سمت پیری و ناامیدی میکشاند و او را دچار درد و رنج میکند. این احساس، نشاندهنده قید و بندهای عاطفی و تأثیر زمان بر زندگیاش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه از مدارج مدح تو قاصرست
هر رتبتی که ناطقه تصویر می کند
کلکت نقاب در رخ خورشید می کشد
خط تو پای عقل بزنجیر می کند
هر کس که دید دولت بیدار را بخواب
[...]
تقدیر قطع رشته تدبیر می کند
تدبیر ساده لوح چه تقدیر می کند
ای چرخ فکر گرسنه چشمان خاک کن
این یک دو قرص چشم که را سیر می کند
عشق از گرفت وگیر قیامت مسلم است
[...]
دل را اسیر زلف گروه گیر می کند
دیوانه را علاج به زنجیر می کند
باید ز چشم و ابروی دلبر حذر نمود
ترک است ومست دست به شمشیر می کند
چشمش چه چنگ ها که زداز مژه بر دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.