پای دل تا به ره عشق تو فرسوده نشد
از ترّدد نفسی در برم آسوده نشد
تا گل ساغر می لب به شکر خنده گشاد
بلبل شیشه ز شیون دمی آسوده نشد
تا به سودای تو ما را طمع خام افتاد
چه زیان بود که بر بوده و نابوده نشد!
کس ندیدیم که در دام فریبی نفتاد
دامن همّت ما بود که آلوده نشد
این چه حال است که از حال نکویان فیّاض
هیچ چیزی به جز از حسرتم افزوده نشد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی طبیعت و عشق اشاره دارد. بهشت و بهار به واژههایی زیبا و دلربا توصیف شدهاند که نشاندهندهی زیبایی معشوق است. شاعر احساسات عمیق و اندوهی را بیان میکند که ناشی از جدایی یا نرسیدن به معشوق دارد. او از اشکال مختلف عشق و خلوص در روابط سخن میگوید و از تأثیرات منفی بیوفایی و سنگدلی مینالد. در نهایت، شعر به نوعی از التیام یا امید به بهبودی اشاره میکند اما همچنان تلخی جدایی و درد را حس میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل من به خاطر عشق تو خسته نشده و به راه عشق تو نرفته است، از نگرانی و تردید در توجهم، هرگز احساس آرامش نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: به هنگام خوشی و زیبایی، بلبل نمیتواند از غم و اندوهش رها شود و هرگز از درد فراق محبوبش آرامش نمییابد، حتی اگر گل در کنار او باشد و لبهایش به خنده گشوده باشد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که خیال تو در دل ما جوانه زد، چه زیانی داشت که ما به چیزهایی که وجود ندارد یا از دست رفته، دل ببندیم؟
هوش مصنوعی: هیچکس را ندیدیم که در دام فریب گرفتار شود، بلکه اراده و عزم ما بود که دامنمان را پاک نگه داشت.
هوش مصنوعی: این چه وضعیتی است که از خوبیهای نیکوکاران تنها حسرتی بر دل من باقی مانده و هیچ چیز دیگری نصیبم نشده است!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.