گر به رخسار تو، ای دوست، نظر داشتمی
نظر از روی خوشت بهر چه برداشتمی؟
چون من بیخبر از دوست دهندم خبری
باری، از بیخبری کاش خبر داشتمی؟
در میان آمدمی چون سر زلفت با تو
از سر زلف تو گر هیچ کمر داشتمی؟
گر ندادی جگرم وعدهٔ وصلت هر دم
کی دل و دیده پر از خون جگر داشتمی؟
گفتیم: صبر کن، از صبر برآید کارت
کردمی صبر ز روی تو، اگر داشتمی
خود کجا آمدی اندر نظرم آب روان؟
گر ز خاک در تو کحل بصر داشتمی
دل گم گشتهٔ خود بار دگر یافتمی
بر سر کوی تو گر هیچ گذر داشتمی
گر ز روی و لب تو هیچ نصیبم بودی
بهر بیماری دل گل بشکر داشتمی
کردمی بر سر کویت گهرافشانیها
بجز از اشک اگر هیچ گهر داشتمی
گر عراقی نشدی پردهٔ روی نظرم
به رخ خوب تو هر لحظه نظر داشتمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دوست خود عشق و دلتنگیاش را ابراز میکند. او از زیباییهای دوستش صحبت میکند و میگوید که اگر به او نگاه میکرد، از زیباییهایش لذت میبرد. شاعر ابراز میکند که از بیخبری از دوستش رنج میبرد و آرزو میکند که ای کاش از حال او خبر داشت. او همچنین به زلف و زیباییهای دوست اشاره میکند و میگوید اگر امیدی به وصال او داشت، غم و دردش کمتر میشد. شاعر به صبر اشاره کرده و میگوید که اگر تو را در نظر میداشت، صبرش بیشتر میشد. در نهایت، او به حس دیگری از عشق و دلتنگی اشاره میکند و ابراز میکند که اگر کمی از عشق و زیباییهای دوستش به او تعلق میگرفت، قلبش آرامش مییافت.
هوش مصنوعی: اگر به چهرهی زیبای تو، ای دوست، نگاه میکردم، به چه دلیلی باید از زیباییات چشم میپوشیدم؟
هوش مصنوعی: چون من از حال دوست بیخبرم، دستکم خبری میخواهم که از بیخبری او چقدر احساس نداشته باشم. ای کاش میدانستم چه خبر است.
هوش مصنوعی: من وقتی که با تو در مورد پیچش موهایت صحبت میکنم، ای کاش میتوانستم کمی هم در مورد کمر تو بگویم!
هوش مصنوعی: اگر وعدهٔ وصل تو را به من نمیدادی، هر لحظه چطور میتوانستم دلی پر از درد و چشمی پر از اشک داشته باشم؟
هوش مصنوعی: گفتیم که صبر کن، اگر صبر کنم، کارهای تو به نتیجه میرسد. اما اگر از روی تو صبر میکردم، انگار که صبر را نداشتم.
هوش مصنوعی: تو کجا در چشم من همچون آب روان پیدا شدی؟ اگر از خاک بودی، میتوانستم تو را با دیدگاه واقعیام ببینم.
هوش مصنوعی: دل گم شدهام را دوباره در کوی تو پیدا کردم، اگر فقط فرصتی برای عبور از آنجا داشتم.
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و لبهای تو هیچ بهرهای نصیبم میشد، به خاطر درد دل، گلی با شکر داشتم.
هوش مصنوعی: در کنار کوی تو، فقط میتوانستم اشک بریزم و اگر چیز دیگری داشتم، به جز اشک، برای تقدیم کردن نبود.
هوش مصنوعی: اگر به عراقی تبدیل نشدهای، من در هر لحظه به چهره زیبای تو نگاه میکنم و پردهای بر روی دیدم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.