گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عراقی

تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟

چون می‌شویم عاشق بر چهرهٔ تو باری

از گلبن جمالت خاری است حسن خوبان

مسکین کسی کزان گل قانع شود به خاری!

خواهی که همچو زلفت عالم به هم بر آید؟

بنمای عاشقان را از طرهٔ تو تاری

آن خوشدلی کجا شد؟ وان دور کو که ما را

دیدار می‌نمودی، هر روز یک دو باری؟

ما را ز هم جدا کرد ایام ورنه ما را

با دولت وصالت خوش بود روزگاری

در پرده چند باشی؟ برگیر برقع از روی

تا روی تو ببیند یک دم امیدواری

در انتظار وصلت جانم رسید بر لب

از وصل تو چه حاصل، ما را جز انتظاری؟

جام جهان نمایت بنمای، تا عراقی

اندر رخت ببیند رخسار هر نگاری

 
sunny dark_mode