قبلهٔ روی صوفیان بارگه صفای او
سرمهٔ چشم قدسیان خاک در سرای او
گوهر بحر اجتبا، مهر سپهر اصطفا
یافته نور انبیا روشنی از ضیای او
تافته حسن ایزدی از رخ خوب احمدی
خضر بقای سرمدی یافته از لقای او
برده ز مرسلان سبق خاتم انبیا به حق
طینت او ز نور حق طلعتش از بهای او
حضرت عزتش وطن خلوت او در انجمن
خاص و ندیم ذوالمنن هر دو جهان سرای او
چاکر درگهش جهان حاجبیش به انس و جان
عرش مجیدش آسمان ساحت قرب جای او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مقام و عظمت پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، و ویژگیهای خاص اوست. شاعر از او به عنوان قبله صوفیان و منبع صفا یاد میکند و به نورانیت او و تاثیرش بر انبیا اشاره میکند. همچنین او را جانشین و ادامهدهنده پیامبران میداند که از نور الهی بهرهمند است. حضرت محمد (ص) به عنوان محلی از نزدیکترین نزدیکی به خداوند و مورد توجه تمامی جهانیان معرفی میشود. در نهایت، شاعر از عظمت و مقام بلند او در آسمانها سخن میگوید و به جایگاه او در نزد خدا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: روی دلنشین عارفان، مرکز توجه و محبوبیت اوست. جایگاه پاک و معنویاش چنان درخشان است که قدسیان (مقدسان) آن را مانند سرمه در چشمان خود میدانند و خاک آن مکان را بر سر دارند.
هوش مصنوعی: جواهر دریاهای برگزیده، خورشید آسمان منتخب است و نور انبیا از درخشش او به دست آمده است.
هوش مصنوعی: زیبایی خدایی از چهره ی زیبای پیامبر به وجود آمده و خضر، به خاطر دیدن او، به جاودانگی دست یافته است.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که اوکه از فرستادگان الهی است، دارای ویژگیهایی است که او را از دیگر پیامبران متمایز میکند. پاکی و نور وجودش ریشه در حقیقت الهی دارد و ارزش او بر اساس همین ویژگیها تعریف میشود.
هوش مصنوعی: حضرت عزت، مکانی از آرامش اوست که در میان جمع دوستان خاصش قرار دارد و او در هر دو جهان به عنوان منزلگاهش شناخته میشود.
هوش مصنوعی: خادم درگاه او همچون نگهبان جهان است و به خاطر محبت و جانش، آسمان عرش بزرگ او میباشد، و مکان نزدیک او، ساحت قرب و نزدیکی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پای سگی که دیده ام شب به در سرای او
بسکه بدیده سوده ام آبله کرده پای او
بسکه صفاست بر رخش چون نگرد بر آینه
آینه نیز بنگرد روی خود از صفای او
شیوه ناز دلبران هرچه خوش آمدش فلک
[...]
زآب دو دیده گل کنم خاک در سرای او
تا نشود ز آه من محو نشان پای او
روی به خاکپای او شب به خیال میهنم
دست رسی دگر مرا نیست به خاکپای او
گشت به تلخاکیم لیک خوشم که در جهان
[...]
چو گردد بهر قتل من علم تیغ جفای او
تظلّم را بهانه سازم و افتم به پای او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.