|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حال ناتوان و غمانگیز خود اشاره میکند. او از گذشتهای خوب و مرفه یاد میکند که در آن به نعمتهایی مانند پارچه و غذا دسترسی داشته است، اما اکنون به خاطر سختیهای زندگی و بیعدالتی زمانه، به فقر و خرابی دچار شده است. او میگوید که اگر کسی به خانهاش بیاید، جز غم چیزی پیدا نخواهد کرد. در انتها، شاعر با اشاره به خانهی بوبکر ربابی، به تلخیِ وضعیت کنونی خود و دیگران اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای خدا، همیشه به ما پارچههای نرم و گرم و لباسهای راحت عطا کن و از سختگیری دور باش.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف چیزهایی پرداخته میشود که شامل طلا، کالاها، و محصولات غذایی است. همچنین به انواع وسایل نقلیه همچون اسب و الاغ و نیز لوازم جانبی آنها اشاره شده است. به طور کلی، این متن به داراییها و تجهیزات مربوط به حمل و نقل و تولید اشاره دارد.
هوش مصنوعی: حالا به خاطر بدبختیهایی که زمان به من تحمیل کرده، حال و روزم آنقدر خراب شده که به سختی تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: اگر سالی به خانهام بیایی، جز غم و اندوه هیچ چیز دیگری نخواهی یافت.
هوش مصنوعی: اینطور که به نظر میرسد، در دنیا یا عالمی که وجود دارد، خانهای را دیده که شایسته مقام و احترام بسیاری است. در این بین، خانه بوبکر ربابی به نوعی در نظر گرفته شده که مورد عفو و بخشش قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنان بودهست و صفش چون سرابی
که نه امید ماند زو نه آبی
الهی دل بلا بی دل بلا بی
گنه چشمان کره دل مبتلا بی
اگر چشمان نکردی دیده بانی
چه داند دل که خوبان در کجابی
سرخس از جور بیآبی و آبی
دریغا روی دارد در خرابی
ز بیآبی خلاصش دادی اما
خداوندا خلاصش ده ز آبی
فشاند از دیده باران سحابی
که طالع شد قمر در برج آبی
درآمد از در دل چون خرابی
ز می بر آتش جانم زد آبی
شرابم داد و گفتا نوش و خاموش
کزین خوشتر نخوردستی شرابی
چو جان نوشید جام جان فزایش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.