آصف ثانی علاء ملک و دین کو را خطاب
مینویسد منشی گردون وزیر خافقین
صاحب صاحبقران آنحاکم فرمانروا
کامتثال حکم او باشد فلک را فرض عین
آن سرافرازیکه در راه معالی قدر او
از بلندی زیر پای آورد فرق فرقدین
کار ساز ملک و دین و قهرمان کلک و تیغ
آنکه گشت از کلک و تیغش ملک دین با زیب و زین
گاه بخشش از نهیب دست گوهر بار او
سیم را در حصن کار رخ زرد گردد همچو عین
هیبت او بر فراز کوه اگر تیغی کشد
همچو سیماب از نهیب او شود لرزان لجین
گرچه گویند ابر نیسان با کفش ماند بجود
لیکن این الغیم من کفیه مذ طالا و این
مدتی از وی امید تربیت میداشتم
ور بدو دارم امیدی زو ندارم هیچ شین
گفتم از انعام عامش بر فلک سایم کلاه
بازگشتم خود بسعی چرخ با خف حنین
وعده کرد اما نکرد ایجازو ترک سنت است
ز آنکه باشد وعده اندر ذمه آزاده دین
گرچه رنج انتظارم داد یکچندی و لیک
هم بسعی لطف او حاصل شد احدی الراحتین
عقل را ناید حسن کزنان خوان رافتش
مانده ام محروم چون از آب جان پرور حسین
راستی را نامد آن نقصان که من دیدم ازو
بلکه از عین الکمال آمد بلی حق است عین
گرفتاد ایطا درین ابیات معذورم از آنک
هست چشم عقلم از جور فلک ماوای این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر آصف ثانی به ستایش یک حاکم بزرگ و کارهای او در عرصه ملک و دین پرداخته است. او از ویژگیهای این حاکم مانند شجاعت و قدرت سخن میگوید و به تأثیر مثبت او بر جامعه و مملکت اشاره میکند. شاعر به وعدههایی که از طرف این حاکم داده شده و عدم تحقق آنها اشاره میکند و از رنجهای ناشی از انتظار یاد میکند. او همچنین به نقصانی که در زندگیاش حس کرده، و نبودن عدالت در دنیای اطرافش اشاره میکند. در نهایت، شاعر خود را در برابر این وضیعت معذور میداند و میگوید که عقلش به درک این شرایط ناتوان است.
هوش مصنوعی: آصف دوم، که در مقام سلطنت و دین بالاترین مقام را دارد، نامهای به منشی آسمانی، وزیر موجودات در عالم، مینویسد.
هوش مصنوعی: حاکم و سلطان بزرگ باید به گونهای عمل کند که مانند ستارههای آسمان، به او گوش فرا دهند و قوانینش در زندگی مردم به صورت کاملاً مشهود و ملموس نمایان شود.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر عظمت و پیشرفت خود، به قدری بزرگ و والا مقام است که حتی ستارگان نیمه روشن را نیز از ارتفاع خود پایین میآورد.
هوش مصنوعی: کسی که با هنر و قدرتش به جهان و دین نظم میدهد و قهرمانانه عمل میکند، همان کسی است که با این هنر و قدرتش، دین و مملکت را با زیبایی و جلال به اوج میرساند.
هوش مصنوعی: گاهی دیده میشود که صدای فرمانی، حتی میتواند طلا را به نقره تبدیل کند و در کارهای دشوار، تواناییها و ارزشهای یک فرد را تغییر دهد بهگونهای که به ضعف و ناتوانی نمایش داده شود.
هوش مصنوعی: وقتی او بر فراز کوه قرار دارد و شمشیرش را به دست میگیرد، به قدری ترسناک و باشکوه است که حتی جویبارها از شدت وحشت به لرزه درمیآیند.
هوش مصنوعی: اگرچه میگویند که باران بهار با کفش بر سرزمین میزند، اما این ابر من است که همیشه سایهاش بر سر من باقی است.
هوش مصنوعی: مدتی بود که به او امید داشتم که مرا تربیت کند، اما اکنون هیچ امیدی از او ندارم.
هوش مصنوعی: من گفتم که میخواهم با نیرویی که دارم، بر روی آسمان کلاهی بگذارم، اما وقتی به تلاشهای خودم فکر کردم، متوجه شدم که چرخش دنیا با صداهای خفی و ناپیدا، من را به خود بازمیگرداند.
هوش مصنوعی: وعدهای داد اما آن را عملی نکرد. این کار ترک سنت است، چرا که وعدهای که داده شده، بر عهده آزادگان دین است.
هوش مصنوعی: هرچند که مدت طولانی در انتظار بودهام و سختیهایی را متحمل شدهام، اما در نهایت با تلاش و محبت او به نتیجهای رسیدهام که میتوانم یکی از دو آرامش را به دست آورم.
هوش مصنوعی: عقل انسان نمیتواند زیباییهای زنان را درک کند، زیرا من از محبت و مهربانی آنها محروم ماندهام، مثل اینکه از آب حیات حسین محروم شدهام.
هوش مصنوعی: من آن نقصی که مشاهده کردم را از حقیقت نمیدانم، بلکه آن نقص از وجود کمال واقعی نشأت گرفته است. بله، حقیقت این است که کمال خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: من در این ابیات گرفتار شدهام و به همین خاطر معذورم، چون که چشم عقل من به خاطر سختیهای زندگی دیگر نمیتواند به درستی بیند و در این وضعیت به دنبال پناهگاه میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
[...]
ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه
چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
[...]
حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین
داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین
شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفتجفت
ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین
حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست
[...]
گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین
بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین
بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان
کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین
ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند
[...]
آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین
کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین
آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا
آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین
چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.