لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
ابن یمین

بتابی رخ ایدل ز مال و منال

گر آگاه گردی ز حال مآل

کسیرا که بیش از کفاف آرزوست

خرد پایمالست در پایمال

ز بهر نهادن اگر بخردی

چه یاقوت و لعل و چه سنگ و سفال

تو شهباز قدسی ولیکن چه سود

که شهوت ترا می کند پر و بال

نشیمن تو در سایه عقل جوی

که عقل آفتابی بود بیزوال

تو محکوم هر باطلی کی شوی

اگر حکم حق را کنی امتثال

چه سازی ز تقلید تحقیق جوی

بحال آی بگذر ز قیل و ز قال

مکن ذره کردار میل هوا

که خورشید رأیت فتد در و بال

چه گردی بگرد نم پارگین

چو شربت توان خورد ز آب زلال

اگر در سرت هست سودای آن

که خواند ترا عقل صاحب کمال

برو اقتدا کن بابن یمین

توکل علی الله فی کل حال

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

بیک ماه بالا گرفت آن نهال

فزون زانکه دیگر درختان بسال

عیوقی

مر آن را کجا نام او بد هلال

یکی دختری بود حورا مثال

مشاهدهٔ ۲۰ مورد هم آهنگ دیگر از عیوقی
ناصرخسرو

گرامی چو مال و قوی چون جبال

نکو چون جوانی و خوش چون جمال

کهن گشته‌ای تن نه‌ای بل نوی

فزاینده در گردش ماه و سال

ازو ناشده حال دوشیزگی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه