گنجور

 
ابن یمین

زلف مشکین تو بر طرف بنا گوش چو میم

هست چون بر سمن از سنبل تر حلقه جیم

من بجز جوهر فرد تو که نامش دهن است

درج یاقوت ندیدم صدف در یتیم

در جهان نیست کسی را بجز از نرگس مست

نسخه غمزه جادوی تو آن نیز سقیم

تا چه فرخنده وجودی که چو موجود شدی

ما در دهر شد از مثل تو فرزند عقیم

ز آن حلاوت که لب لعل شکر بار تر است

نبود بهره جز آنرا که بود ذوق سلیم

ای نسیم سر زلفت دم جانبخش مسیح

وی بنا گوش چو سیمت ید بیضای کلیم

تا اشارات غم عشق تو بربود دلم

هست قانون فلک راست چو تقویم قدیم

چون ز خاک سر کوی تو صفا بینم و بس

چه کنم روی به مروه چه کنم رکن حطیم

زنده گردد بنوی بار دگر ابن یمین

گر به خاکش گذرد ز آن دم جان بخش نسیم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

بفزوده ست بر من خطر قیمت سیم

تا بنا گوش ترا دیده ام ای در یتیم

سیم را شاید اگر در دل و جان جای کنم

از پی آنکه بماند به بنا گوش تو سیم

از بناگوش تو سیم آمد و زر از رخ من

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ابوالفضل بیهقی

آفرین باد بر آن عارض‌ پاکیزه چو سیم‌

و آن دو زلفینِ‌ سیاه تو بدان شکل دو جیم‌

از سرا پایِ توام هیچ نیاید در چشم‌

اگر از خوبیِ تو گویم یک هفته مقیم‌

بینی آن قامتِ چون سرو خرامان‌ در خواب‌

[...]

ناصرخسرو

ای دل و هوش و خرد داده به شیطان رجیم

روی بر تافته از رحمت رحمان رحیم

دل چون بحر تو در معصیت و نرم چو موم

سنگ خاراست گه معذرت و تنگ چو میم

نتوانی که کنی بر سخن حق تو مقام

[...]

سنایی

دی بدان رستهٔ صرافان من بر دَرِ تیم

پسری دیدم تابنده‌تر از در یتیم

زین سیه چشمی جادو صنمی طرفه چو ماه

بی‌نظیری که نظیریش نه در هفت اقلیم

با دلم گفتم ای کاشکی این میر بتان

[...]

سوزنی سمرقندی

علم محترم دولت دین قیم

مستوی قامت باد از تو تا روز قیام

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه