زلف مشکین تو بر طرف بنا گوش چو میم
هست چون بر سمن از سنبل تر حلقه جیم
من بجز جوهر فرد تو که نامش دهن است
درج یاقوت ندیدم صدف در یتیم
در جهان نیست کسی را بجز از نرگس مست
نسخه غمزه جادوی تو آن نیز سقیم
تا چه فرخنده وجودی که چو موجود شدی
ما در دهر شد از مثل تو فرزند عقیم
ز آن حلاوت که لب لعل شکر بار تر است
نبود بهره جز آنرا که بود ذوق سلیم
ای نسیم سر زلفت دم جانبخش مسیح
وی بنا گوش چو سیمت ید بیضای کلیم
تا اشارات غم عشق تو بربود دلم
هست قانون فلک راست چو تقویم قدیم
چون ز خاک سر کوی تو صفا بینم و بس
چه کنم روی به مروه چه کنم رکن حطیم
زنده گردد بنوی بار دگر ابن یمین
گر به خاکش گذرد ز آن دم جان بخش نسیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیتهای معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویر و نمادهای مختلف، مانند زلف مشکین، لب لعل و نرگس مست، خاصیت جادویی و دلربایی معشوق را به تصویر میکشد. او میگوید که در دنیا هیچ چیز به زیبایی و جذابیت وجود معشوق نیست و اشارات عشق او دلش را تسخیر کرده است. همچنین، شاعر به احساس تنهایی و کمبودِ عشق در زندگیاش اشاره میکند و از قدرت و تأثیر معشوق بر جان و دل خود سخن میگوید. در نهایت، او از خداوند درخواست میکند تا دوباره عشق را به او عطا کند.
هوش مصنوعی: زلفهای تیره و زیبا تو مانند حرف "میم" در کنار صورتت قرار دارد و به طور کلی زیباتر از حلقههای "جیم" بر روی گل سمن به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: من جز آن جوهر اصلی که نامش دهان است، در یاقوت دانهای ندیدم و در صدف هم چیز با ارزشی نمیبینم.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچکس وجود ندارد که به جز نرگس زیبا و مست، حالتی از عشق و زیبایی را تجربه کند؛ حتی او هم بیمار است و تحت تأثیر جادوی دلربای تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: چقدر وجود تو خوشبخت و شگفتانگیز است که وقتی پا به عرصه وجود گذاشتی، در این دنیا مانند تو پیدا نمیشود و همچون فرزندی نازا، کسی به مانند تو نمیتواند متولد شود.
هوش مصنوعی: تنها کسی میتواند از شیرینی و لذت لبهای زیبا بهرهمند شود که ذوق و سلیقهی نیکو داشته باشد.
هوش مصنوعی: ای نسیم که وزیدن زلفت جان تازهای میبخشد، تو همچون مسیحی هستی که به زندگی میآورد. و گوشهای تو مانند سیم خالص است، مانند معجزهای که کلیم (موسی) با دست سفید خود به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر نشانه های غم عشق تو تسلیم شده است، انگار که سرنوشت اینگونه رقم خورده و مانند تقویم قدیمی، دچار ثبات و بی تغییری شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که از خاک کوی تو، صفا و طراوت میبینم، دیگر چه کنم؟ به مروه بروم یا به رکن حطیم؟
هوش مصنوعی: اگر دوباره نوشتهام را زندگی بخشد، ابن یمین، هنگامی که نسیم جانبخش به خاکش بوزد، زنده خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بفزوده ست بر من خطر قیمت سیم
تا بنا گوش ترا دیده ام ای در یتیم
سیم را شاید اگر در دل و جان جای کنم
از پی آنکه بماند به بنا گوش تو سیم
از بناگوش تو سیم آمد و زر از رخ من
[...]
آفرین باد بر آن عارض پاکیزه چو سیم
و آن دو زلفینِ سیاه تو بدان شکل دو جیم
از سرا پایِ توام هیچ نیاید در چشم
اگر از خوبیِ تو گویم یک هفته مقیم
بینی آن قامتِ چون سرو خرامان در خواب
[...]
ای دل و هوش و خرد داده به شیطان رجیم
روی بر تافته از رحمت رحمان رحیم
دل چون بحر تو در معصیت و نرم چو موم
سنگ خاراست گه معذرت و تنگ چو میم
نتوانی که کنی بر سخن حق تو مقام
[...]
دی بدان رستهٔ صرافان من بر دَرِ تیم
پسری دیدم تابندهتر از در یتیم
زین سیه چشمی جادو صنمی طرفه چو ماه
بینظیری که نظیریش نه در هفت اقلیم
با دلم گفتم ای کاشکی این میر بتان
[...]
علم محترم دولت دین قیم
مستوی قامت باد از تو تا روز قیام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.