گنجور

 
ابن یمین

بیا که شد چمن از آب ابرو آتش گل

بلطف عارض ترکان عنبرین کاکل

عروس گل بچمن باز چهره برگی ساخت

نوای پرده عشاق میزند بلبل

بباغ بلبل خوشگوی چون غزلخوان شد

ز ذوق بلبله را قول شد همه قلقل

پری رخی که خط و زلف مشکبارش را

ز خادمان سیاهند عنبر و سنبل

چمن خوشست ولی با بت سمن بوئی

که پیش عارض او همچو خار باشد گل

شکر لبی که چو آهنگ جام باده کند

ز شرم شکر میگونش آب گردد مل

مراست چشمه چشم از غمش چنانکه خیال

ازو گذر نتواند مگر بزورق و پل

بدام حلقه زلفین او گرفتارم

کبوتریست که بازش کشیده در چنگل

بخاک درگهش ابن یمین تولا کرد

عزیز اگر نشود خوش بود ز جانان ذل

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
هجویری

واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ

وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ

اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ

بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ

لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی

[...]

ناصرخسرو

طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل

مگر به خالق و دادار خلق عز و جل

حرام را چو ندانستمی همی ز حلال

چو سرو قامت من در حریر بود و حلل

به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان

[...]

ازرقی هروی

ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل

جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل

چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا

ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل

اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم

[...]

قطران تبریزی

ایا چراغ شهان جهان امیر اجل

بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل

بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا

ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل

بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین

[...]

مسعود سعد سلمان

خجسته بادا بر خواجه عمید اجل

خجسته عید رسول خدای عزوجل

عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم

که هم عماد جلالست و هم عمید اجل

اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه