باد بهاری وزید از طرف جویبار
بر سر میخوارگان کرد بدامن نثار
از بن شاخ سمن بیضه کافور ناب
وز سر سرو سهی نافه مشک تتار
بهر صبوحی زنان قمری مقری صفت
کرد ندا صبحدم بر سر بید و چنار
کایدل اگر آگهی چون گل خیری شکفت
پای ز گلشن مکش دست ز ساغر مدار
باد در آمد بدشت لاله بر آمد بکوه
هر که شد آگه ازین هر دو بفصل بهار
گفت که عیسی بلطف دم بجهان در دمید
و آتش موسی بتافت از طرف کوهسار
فصل بهار ار بود طبع هوا معتدل
پس بچمن از چه روی نوع دگر گشت کار
غمزه نرگس چرا یافت ز صفرا اثر
طره سنبل چرا ساخت ز سودا شعار
ابن یمین صبحدم باده گلگون بکف
شد بتماشای گل با صنم گلعذار
از سر گلبن شنید غلغل بلبل که گفت
عیش و طرب کن که نیست خوشتر از این روزگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر زیبا، شاعر به توصیف فصل بهار و زیبایی طبیعت میپردازد. باد بهاری به میخوارگان ندا میدهد و از عطر گلها و درختان میگوید. بلبل در باغ میخواند و به دعوت به شادکامی و لذت از زندگی میپردازد. شاعر به تفاوتهای فصل بهار و حالات دل اشاره میکند و از غمها و عشقها سخن میگوید. او بر اهمیت جشن گرفتن و لذت بردن از زیباییهای حال حاضر تاکید دارد. کل مضمون به شادی و نشاط بهاری و زیباییهای آن مربوط است.
هوش مصنوعی: بهار با نسیم ملایمش از سمت جویبار وزید و بر سر عاشقان می شراب پاشید.
هوش مصنوعی: از ریشه شاخ سمن، تخم کافور خالص و از بالای سرو سهی، نافه مشک تاتاری به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در اوایل صبح، مرغی به زیبایی و خوش آهنگی آواز میخواند و صدایش به درخت بید و چنار میرسد.
هوش مصنوعی: اگر دل تو آگاه باشد، مانند گلی که درخشان و خوشبو است، از باغ گل جدا نشو و از می و لذت زندگی غافل مباش.
هوش مصنوعی: باد به دشت آمد و لالهها شکوفا شدند، بر کوه هم همینطور. هر کسی که از این دو تغییر در فصل بهار مطلع شود، متوجه زیبایی آن میشود.
هوش مصنوعی: عیسی با نفس پاکش به زندگی جان بخشید و آتش موسی از سمت کوه درخشید.
هوش مصنوعی: اگر بهار باشد و هوا معتدل و خوب، پس چرا حال و هوای بچهها تغییر کرده است؟
هوش مصنوعی: چرا نگاه نرگس از عشق پررنگ شده و موهای سنبل با حزن و اندوه آمیخته است؟
هوش مصنوعی: ابن یمین در صبح زود، با جامی پر از شراب قرمز، به تماشای گل و معشوقی با چهره زیبا نشسته است.
هوش مصنوعی: بلبل از میان گلها شنید که میگوید زمان شادی و خوشی است و در این روزها چیزی بهتر از این وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چیست ازین خوبتر، در همه آفاق کار
دوست به نزدیکِ دوست، یار به نزدیکِ یار
دوست برِ دوست رفت، یار به نزدیکِ یار
خوشتر ازین در جهان، هیچ نبودهاست کار
سرو سماطی کشید بر دو لب جویبار
چون دو رده چتر سبز در دو صف کارزار
مرغ نهاد آشیانبر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران بر سر مرد سوار
آلت رامش بخواه گوهر شادی بیار
رعد مثال این بزن ابر نهاد آن ببار
خلق همی بنگری روز و شب اندر نشاط
جز طرب اندر جهان نیز ندارند کار
خاک نبینی به ره خرده نقره بساط
[...]
ای ز سپهر کمال تافته خورشید وار
گشته به تمییز و عقل نادرهٔ روزگار
از کرم شهریار کار تو همچون نگار
وز قلمت چون نگار مملکت شهریار
ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.