داد آن هفته ز بس یار شرابم دو سه روز
کرد چون نرگس بیمار خرابم دوسه روز
باز آن ماه گراید به وثاقم دو سه شب
سر بباید که زهر کار بتابم دو سه روز
دور از آن ماه دوهفته که زدآتش به دلم
غرقه ازگریه بسیار درآبم دوسه روز
تا مگر او به عیادت گذر آرد به سرم
به که چون مردم بیمار بخوابم دو سه روز
هفته ای رفته کز آن ماه ندارم خبری
روم اندر پی دلدار شتابم دوسه روز
می توان گفت جوان بخت وبلنداقبالم
بر در یار اگر بار بیابم دو سه روز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.