گنجور

 
بیدل دهلوی

تصور جوهر اکاهی قدرت‌کجا دارد

بهار فضل آن سوی تعقل رنگها دارد

نهال آید برون تخمی‌ که افشانند بر خاکش

دربن صحرا ز پا افتادن ایجاد عصا دارد

ندید از آبله ریگ روان منع جنون‌تازی

به‌نومیدی زپا منشین‌که هر وامانده پا دارد

به‌گردون می‌برد نظاره را واماندن مژگان

مشو غافل ز پروازی که بال نارسا دارد

غریق آیی برون تا محرم تحقیق سازندت

که این دپا بقدر موج دستی آشنا دارد

اثرهای دعا روشن نشد بی‌احتیاج اینجا

ز اسرار کرم گر آگهی دارد گدا دارد

سراپا محوشد تا جمله آگاهی شوی بیدل

بقدر گم ‌شدنها هرکه اینجا رهنما دارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجوی کرمانی

چه بادست اینکه می آید که بوی یار ما دارد

صبا در جیب گوئی نافه ی مشک ختا دارد

بطرف بوستان هر کس بیاد چشم میگونش

مدام ار می نمی نوشد قدح بر کف چرا دارد

چو یار آشنا از ما چنان بیگانه می گردد

[...]

ناصر بخارایی

تمتع از وصال زلف مشکینت صبا دارد

که در کویت هوائی گشت و زلفت را هوا دارد

تماشا را خوشست ای گل ز چشمم گوشهٔ آبی

اگر سرو سرافراز تو میلی سوی ما دارد

سر زلف تو رفت از سرکشی بر باد و از فتنه

[...]

کلیم

کند گر آرزوی دیدنت آیینه جا دارد

که از خورشید رویت در برابر رونما دارد

ندارد بزم میخواران به غیر از ما تنگ‌ظرفی

صراحی بر رخ هرکس که می‌خندد به ما دارد

نویسم نامه و از بس که خون می‌گریم از هجرت

[...]

صائب تبریزی

ندیدم یک نفس راحت ز حس ظاهر و باطن

چه آسایش در آن کشور که ده فرمانروا دارد؟

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

نیند از احتیاط خصم، دنیا دیدگان غافل

چنار از سالخوردیها، زره زیر قبا دارد!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه