گر بیتو نگه را به تماشا هوس افتاد
بر هرچه گشودم مژه در دیده خس افتاد
از بخت سیه چاره ندارم چه توان کرد
چون زلف به آشفتگیام دسترس افتاد
در گریه تنکمایهتر از من دگری نیست
کز ضعف سرشکم به شمار نفس افتاد
تا بیکسیام قافلهسالار فغان کرد
خون شد دل و چون اشک ز چشم جرس افتاد
شوقی به شکست دل من مست خروش است
آگه نیام این شیشه ز دست چه کس افتاد
از آفت تعجیل حذر کن که در این باغ
بر خاک نخستین ثمر پیشرس افتاد
شد عین حقیقت چو مجازت ز میان رفت
عشق است گر آتش به بنای هوس افتاد
چون شانه ره ما همه پیچ و خم زلف است
چندان که قدم پیش نهادیم پس افتاد
عمریست پر افشان گلستان خیالیم
غم نیست اگر طایر ما در قفس افتاد
اسباب غبار نگه عبرت ما نیست
در دیدهٔ آتش نتوان گفت خس افتاد
کلفت مکش از عمر عیان است چه باشد
سنگینی باری که به دوش نفس افتاد
بیدل لب آن برگ گل اندام ندارد
شهدی که تواند به خیالش مگس افتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق خود میپردازد و در وصف حالاتی از تنهایی، غم و عشق مینویسد. او از درد و رنجی که فقدان محبوب به او وارد کرده صحبت میکند و آن را به نوعی سرنوشت شومی نسبت میدهد. در شعر، تصاویری از چشمان او که در اشک غوطهورند و دل شکستهاش به تصویر کشیده میشود. شاعر به زیبایی و ظرافت زلف محبوب اشاره میکند و بر پیچیدگیهای عشق و زندگی تاکید دارد. در نهایت، او از غم و شادی که در زندگیاش وجود دارد سخن میگوید و به دشواریهای زندگی و وزن بارهایی که بر دوش دارد اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر بدون تو بخواهم به تماشا بنشینم، هر جا که چشمانم را باز کردم، غم و darkness در آنجا نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در شرایطی ناخوشایند و ناامیدکننده هستم و نمیتوانم کاری بکنم. وقتی به وضعیت آشفتهام نگاه میکنم، احساس میکنم که به طرز عجیبی تحت تأثیر حوادث قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: در اندوه و گریه، کسی به زحمت و ضعف من نمیرسد، زیرا از شدت ناراحتی، اشکهایم به اندازه نفسهایم کم شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که تنها و بییار شدم، کسی که راهنمای من بود فریاد زد. دل من پر از غم شد و چشمانم مانند زنگ جرس از اشک پر شد.
هوش مصنوعی: دل من به شدت عاشق است و این عشق مانند صدای بلندی است که در وجودم طنینانداز شده. نمیدانم که این شیشهای که در دستم است، به چه کسی مربوط میشود و چه کسی آن را از دست من انداخته است.
هوش مصنوعی: از شتاب و عجله کردن بپرهیز، زیرا در این باغ، اولین میوهها به سرعت بر روی زمین افتادهاند.
هوش مصنوعی: وقتی حقیقت خالص و واقعی ظاهر شود، دروغ و ظواهر از میان میروند. اگر عشق واقعی باشد، حتی اگر به تمایلات سطحی و زودگذر آسیب برساند، همچنان وجود دارد.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که راه ما پر از پیچ و خم و دشواریهای مشابه زلف پیچ در پیچ است. هر بار که قدمی جلو میگذاریم، به جای پیشرفت، ممکن است به عقب برگردیم.
هوش مصنوعی: ما سالهاست که در باغ خیال خود خوش میگذرانیم و اگر هم که مرغ دلمان در قفس گیر کرده باشد، برایمان غمانگیز نیست.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ما نباید به چیزهایی که برای ما دردسرساز یا مضر هستند، توجه کنیم. در واقع، باید از آنچه که موجب آزار ما میشود، دوری کنیم، زیرا درک برخی از واقعیتها ممکن است باعث ناراحتی و آشفتگی شود.
هوش مصنوعی: از عمر خود حذر کن، چرا که معلوم است چه باری بر دوش نفس وجود دارد و ممکن است سنگین و سخت باشد.
هوش مصنوعی: بیدل در اینجا میگوید که لب یا گلابی که به گلها شبیه است، آنقدر جذاب نیست که مگسها را به خود جذب کند. درواقع، این نقیصه نشاندهندهی کمبود جذابیتی است که میتوانست مگسها را به سمت خود بکشاند. بنابراین، زیبایی ظاهری یا جذابیت این لب مانند گل نیست که بتواند دیگران را بفریبد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.