آمدم تا صد چمن بر جلوهنازان بینمت
نشئه، در، سر می به ساغر،گل به دامان بینمت
همچو دل عمری در آغوش خیالت داشتم
این زمان همچون نگه درچشم حیران بینمت
گرد دامانت به مژگان نیاز افشاندهام
بیکسوف اکنون همان خورشید تابان بینمت
ای مسیحا نشئهٔ رنج دو عالم احتیاج
برنگه ظلم است اگرمحتاج درمان بینمت
دیدهٔ خمیازه سنجی چون قدح آوردهام
تا به رنگ موج صهبا مست جولان بینمت
عالمی ازنقش پایت چشم روشن میکند
اندکی پیش آی تا من هم خرامان بینمت
حق ذات تست سعی دستگیریهای خلق
تا ابد یارب عصای ناتوانان بینمت
عرض تعداد مراتب خجلت شوق رساست
آنچه دل ممنون دیدنها شود آن بینمت
غنچگیهایت نصیب دیدهٔ بیدل مباد
چشم آن دارمکه تا بینمگلستان بینمت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی معشوقهاش میپردازد و از حسادت گلها و ناز او صحبت میکند. او به عشق و آرزوهای خود اشاره میکند و بیان میکند که در آغوش خیال او زندگی کرده است. شاعر تمایل دارد تا زیباییهای معشوق را ببیند و از زحمات و نیازهای انسانها نیز سخن میگوید. همچنین، او به دقت و شوق خود در مشاهده معشوقهاش اشاره میکند و عشق و نیاز خود را در ابراز احساسات عاشقانهاش نشان میدهد. در نهایت، او از آرزوی دیدن گلستانی با زیبایی معشوق یاد میکند.
هوش مصنوعی: به این سرزمین آمدهام تا زیبایی باغها و جلوههای دلربا را ببینم. در اینجا، خُم شراب در دست دارم و گلها را در آغوش میکشم تا از شگفتیهای زندگی لذت ببرم.
هوش مصنوعی: مدت زیادی دل در آغوش خاطراتت بودم، حالا مانند نگاهی که در چشمهای شگفتزده، تو را میبینم.
هوش مصنوعی: به دامانت با مژگانم اشک و نیاز ریختهام، اما اکنون بدون هیچ کسوفی تو را مانند خورشید تابان میبینم.
هوش مصنوعی: ای مسیحا، نشئه درد و رنج دو جهان به نیاز تو وابسته است و اگر تو را درمانده ببینم، نیازمند تو هستم.
هوش مصنوعی: به چشمم همچون قدحی خمیازه کشیدهام تا تماشای زیبایی تو را در رنگ موجهای صهبای شراب، مست و شاداب ببینم.
هوش مصنوعی: عالمی از نقش پای تو روشنایی میگیرد. کمی جلوتر بیا تا من نیز تماشایت کنم و از زیباییات لذت ببرم.
هوش مصنوعی: خداوند، اصل و حقیقت وجود توست و تلاش تو برای کمک به دیگران همیشگی است. ای خدا، من عاجز و ناتوان را به یاری خود ببین و دستگیرم باش.
هوش مصنوعی: تعداد مراحل شرم و خجالت ناشی از شوق زیبا است و آنچه که دل از دیدن آن راضی و شاکر است، تو را میبیند.
هوش مصنوعی: ای کاش غنچههای زیبایت نصیب چشمان دلشکستهام نشود؛ زیرا آرزو دارم که چشمانم آنچنان سرشار از زیبایی تو شود که تمام گلستان را ببینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۷
حق ذات تست سعی دستگیریهای خلق
تا ابد یارب عصای ناتوانان بینمت
ای خوش آن مصرع که طغرل میسراید بیدلی
تا ابد یا رب عصای ناتوانان بینمت!
ای سیه زلف نگار از بس پریشان بینمت
همچو خود سرگشته بر رخسار جانان بینمت
با وفائی چون ز مرگ من ترا هست آگهی
ز آن سیه پوشیده ای زآنرو پریشان بینمت
روی گندم گون یار من بود باغ بهشت
[...]
سرو من باز آ که تا سرو خرامان بینمت
هر طرف جولان نما تا مست جولان بینمت!
شد دلم پروانه اندر آتش شمع رخت
کز فروغ چهره بر آن رو چراغان بینمت
خاک شد در راه عشقت همچو من بسیار کس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.