هرجا دلی تپیدن شوق خیال داشت
گرد به باد رفتهٔ من رقص حال داشت
روزی که عشق زد رقم ناتوانیام
چون خامه استخوان تنم مغز نال داشت
رازم ز بینقابی اظهار اشک شد
عریانی اینقدر عرق انفعال داشت
درکیش عشق ساز رهایی ندامت است
افسوس طایری که به دام تو بال داشت
امروز نیست داغ تو خلوت فروز دل
خورشید ریشه در دل ماه از هلال داشت
از دل به غیر شعلهٔ آهی نشد بلند
عرض سراسر چمنم یک نهال داشت
در بحر احتیاج که موجش تپیدن است
آسایشی که داشت لب بیسؤال داشت
بیهوده همچو صبح دمیدیم و سوختیم
فصل بهار بی نفسی اعتدال داشت
دل خون شد و کسی به فغانش نبرد پی
این چینی شکسته زبان سفال داشت
از دل غبار هستی موهوم شستهایم
رفت آنکه لوح آینهٔ ما مثال داشت
عمرم،کی آمدم که دهم عرض رفتنی
تهمت خرامیام قدم ماه و سال داشت
تنها نه بیدل از تپش آرام منزل است
هر بسمل، آشیان طرب، زبر بال داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات شعر بیانگر حالتی از عشق و شور و اندوه عاشق است. شاعر از تپش دل و شوق خیال سخن میگوید و احساساتی را که در دنیای عشق تجربه کرده، توصیف میکند. او اشاره میکند که عشقش به او ناتوانی داده و اشکهایش را بدون نقاب افشا کرده است. شاعر به حالتی گرفتار در دام عشق میپردازد و به غم و دلتنگیهای خود اشاره میکند، در حالی که از داغی در دلش یاد میکند که به تنهایی او را آزار میدهد.
اشعار همچنین از بیسوالی و نیاز وجودی صحبت میکنند و به دنبال آرامش در میان موجهای زندگی هستند. بهار به عنوان نمادی از تازگی و زندگی توصیف میشود، اما عشق و دلتنگیها مانع از لذت بردن از آن میشود. در نهایت، شاعر به نوعی شکست و تنهایی اشاره میکند، که از تجربه عاشقانهاش بر جا مانده است.
هوش مصنوعی: هر جایی که قلبی به شوق یاد کسی میتپد، آنجا حال و هوایی دارد که شادابی و زندگی من را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: روزی که عشق به من آسیب زد، این طور بود که مانند خامهای که از شیر گرفته میشود، من هم ضعف و ناتوانی را در وجود خود احساس کردم و احساسم از رنج و درد مانند مغزی بود که درون استخوانهای بدنم وجود داشت.
هوش مصنوعی: راز من بدون پردهپوشی، تبدیل به اشک شد و اینقدر عرق نداشتم که احساس کنم عریان هستم.
هوش مصنوعی: در کیش عشق، ساز آزادی احساس پشیمانی است. افسوس به حال پرندهای که به دام تو پرواز کرده بود.
هوش مصنوعی: امروز دیگر این اندازه که دلم برای تو داغ و غمگین است، نیست. در دل خورشید، عشق و نور نهفته است که ریشه در ماه دارد و این احساسات از شکل هلال خود، بازتاب مییابند.
هوش مصنوعی: از دل من فقط شعلهٔ آتشین غم و اندوه برخواست، در حالی که در تمام چمنزاری که دارم، تنها یک نهال زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در دریای نیاز که امواج آن در حال خروش هستند، کسی که آرامش دارد، نیازی به پرسش و جستجو ندارد.
هوش مصنوعی: بدون هدف و بیجهت، مانند صبح که بیخبر از شب جلوهگری میکند، ما هم به زندگی ادامه دادیم و زنده بودیم. در فصل بهار که زمان آرامش و تعادل است، وجود ما ناپایدار و بیاثر بود.
هوش مصنوعی: دل آزرده و غم-filled شد و هیچکس نه تنها به صدای نالهاش پاسخ نداد، بلکه مشکل او را که همچون شکسته شدن یک زبانی سفالی است، درک نکرد.
هوش مصنوعی: ما از دل گرد و غبار زندگی کاذب را پاک کردهایم. دیگر آن کسی که مانند آینهمان بود، رفته است.
هوش مصنوعی: در طول عمرم، هرگز نفهمیدم که چطور میتوانم تهمت و اتهام را به راحتی پشت سر بگذارم، همانطور که قدمزنی آرام و با طمانینه، ماه و سال را در نظر میگیرد.
هوش مصنوعی: بیدل تنها کسی نیست که در آرامش کانون زندگیاش دچار تپش و ناآرامی است؛ هر کس که در ظلمت و درد گرفتار است، به نوعی دارای حالت طرب و شادی در دل خود میباشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت
هرچند گریه کرد و لیکن وصال داشت
از نازکی نداشت تنش طاقت نظر
حیران آن گلم که چه نازک نهال داشت
رخ بر فروز بر همه کس تا ابد بتاب
[...]
گل بس که شرم ازان رخ پر خط و خال داشت
آیینه در کف از عرق انفعال داشت
از چشم دام می کند امروز خوابگاه
مرغی که وحشت قفس از نفس بال داشت
فیروز جنگ گشت دل شیشه بار ما
[...]
اندیشه در نزاکت معنی کمال داشت
حسن فروغ مهر نقاب هلال داشت
شیرازهٔ غبار هوسگشت خجلتم
خاکم تسلی از عرق انفعال داشت
دل رفت از برم به فسون هوای وصل
[...]
تا بود داغها، دل آزرده حال داشت
این مرغ پرشکسته، چمن زیر بال داشت
در گلشن از جمال تو، ای آفتاب روی
شبنم نبود، گل عرق انفعال داشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.