بیاکه آتشکیفیت هوا تیز است
چمن ز رنگگل و لاله مستیانگیز است
بهگلشنیکه نگاهت فشاند دامن ناز
چو لاله دیدهٔ نرگس ز سرمه لبریز است
غبار هستی من عمرهاست رفته به باد
هنوز توسن ناز توگرم مهمیز است
نسیم زلف تو صبحیگذشت ازینگلشن
هنوز سلسلهٔ موجگل جنونخیز است
گداختیم نفسها به جستجوی مراد
هوای وادی امید آتشآمیز است
چوزاهد آن همه نتوان به درد تقوا مرد
اگرنه طبع سقیمی چه جای پرهیزاست
ز فیض چاک دلانداز نالهای داریم
چوغنچه تنگ مشومرغما سحرخیزاست
کدام شعله براین صفحه دامنافشان رفت
که سینه نسخهٔ پرویزن شرربیز است
چگونه تلخ نگردد بهکوهکن می عیش
که شربت لب شیرین بهکام پرویزاست
سرم غبار هوای سم سمند کسی است
که یاد حلقهٔ فتراک او دلاویز است
دو اسبه میبرد از عرصهگاه امیدم
اگر غلط نکنم بخت تیره شبدیز است
خمار چشمکهگرم عتاب شد بیدل
که تیغ شعلهٔ ازخویش رفتنم تیزاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالات روحی و عواطف شاعر در محیطی پر از زیباییهای طبیعی و عشق میپردازد. شاعر از کیفیت آتشین هوا و زیبایی گلها و لالهها سخن میگوید که الهامبخش اوست. او به نقش طبع عشق و شوق در زندگی اشاره میکند و به احساس بیپایانی که همچنان در جستجوی مراد و شادی است، میپردازد. همچنین، شاعر به پیچیدگیهای عشق و نقشی که در زندگی دارد، اشاره میکند و تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند مانع از عشق شود. او در نهایت به امید و سرنوشت ناامیدش اشاره کرده و از غبار غم و یاد عاشقانهاش میگوید.
هوش مصنوعی: بیا که هوای دلانگیز و پرحرارت چمن با رنگهای گل و لاله انرژی و شوق را بالا میبرد.
هوش مصنوعی: در باغی که نگاه تو بر دامن ناز میافتد، چشمان نرگس مانند لاله، از سرمه پر شدهاند.
هوش مصنوعی: غبار زندگی من سالهاست که به فنا رفته، اما هنوز نشانههای زیبایی و ناز تو در دلم زنده است.
هوش مصنوعی: نسیم موهای تو صبحی از این گلزار عبور کرد و هنوز رشتههای گلهای جنونآور در حال موج زدن هستند.
هوش مصنوعی: ما با اشتیاق و تلاش فراوان در جستجوی آرزوهایمان هستیم، زیرا حال و هوای این مسیر پر از شوق و هیجان است.
هوش مصنوعی: زاهد، اگرچه ظاهر دیندار باشد، اما اگر در درون خود ناتوانی و تمایلات ناپسند داشته باشد، تقوای او ارزش چندانی ندارد. در واقع، این گونه پرهیزکاری هیچ فایدهای نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: از نعمت عشق و رنج دل، به صدای حزین و نالهای گرفتاریم که مانند غنچهای بیدار است و پرندهای به نام مینا، در سحرگاهی زیرچشمی ما را مینگرد.
هوش مصنوعی: کدام شعلهای بر این سطح افروخته شده که دل این متن، مثل دلِ پرویز و شرربیز، دچار آتش و اشتیاق است؟
هوش مصنوعی: چگونه میتواند یک کوهنشین از شادی و خوشگذرانی لذت ببرد، در حالی که نوشیدنی شیرین و دلپذیر تنها در کام پرویز وجود دارد؟
هوش مصنوعی: سرم تحت تاثیر هوای کسی است که یاد و خاطرهاش برایم جذاب و دلنشین است.
هوش مصنوعی: اگر اشتباه نکنم، بخت بد من مانند شبدیز، آن اسب نژاده، مرا از میدان امید دور میکند.
هوش مصنوعی: پرچم چشمان مست تو که وقتی با خشم به من نگاه میکنی، مرا بیقرار میکند. درد و سختی که از جدایی به دلم میزند، به شدت از تیغ آتشین وجودم به سمت تو میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.