درآن مقامکه عرض جلال معبود است
غبار نیستی ماست آنچه موجود است
جهان بیجهتی قابل تعین نیست
به هرطرفکهاشارتکنیم محدود است
مشو محاسب غفلت به علم یکتایی
احد شمردنت اینجا حساب معدود است
خموش تا نفست ما و من نینگیزد
نهال شعله به هرجاست ریشهاش دود است
ز نقد و جنس خود آگه نهای درتن بازار
اگر به فهم زبان هم رسیدهای سود است
نیاز تا نبری، رمز ناز نشکافی
به هرکجا اثر سجدهایست مسجود است
بیاض دیدهٔ یعقوب ناامیدی نیست
در انتظار بهی، داغ ما نمکسود است
ز سرنوشت مپرسید، منفعل رقمیم
جبین، خطیکه نشان میدهد، نماندود است
قبول اگر طلبی، نیستیگزین بیدل
که غیرخاک شدن هرچه هست مردود است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به موضوع جلال و عظمت معبود پرداخته شده و بیان میشود که وجود انسان در برابر جلال الهی ناچیز است. جهان بدون جهت و تعریف، به هر سو که نگاه کنیم، محدودیتهای خودش را دارد. شاعر به غفلت از علم یکتایی و حساب محدود بودن ما اشاره میکند و از گفتمان خودمحوری نهی میکند. او تأکید میکند که شناخت واقعی نیازمند ندامت از خود و سجده بر حق است و بِدانجا فکر کردن به سرنوشت و تقدیر انسانها بیفایده است. شعر به این نکته میرسد که اگر طلب معرفت کنید، باید از طبیعت خاکی و مادی خود فاصله بگیرید و غیر از آن، همه چیز مردود است.
هوش مصنوعی: در آن جایی که عظمت و شکوه خدایی وجود دارد، چیزی جز غبار وجود ما نیست و آنچه که به چشم میخورد، خود را فراتر از حقیقت نمیداند.
هوش مصنوعی: جهان بدون هدف و معنی قابل تعریف نیست، زیرا هر سمتی که برویم، در نهایت به یک محدودیت میرسیم.
هوش مصنوعی: در محاسبه غفلتت به علم و دانش یکتایی خداوند توجه نکن، زیرا در این دنیا، شمارش و حساب محدود است.
هوش مصنوعی: سکوت کن تا نفس تو باعث بروز حس خودخواهی نشود، چون که شعله در هر جایی به ریشهاش یعنی دود وابسته است.
هوش مصنوعی: اگر درباره ارزش و کیفیت خود آگاهی نداری، در این بازار که پر از معامله و خرید و فروش است، حتی اگر به زبان هم تسلط داشته باشی، فایدهای نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: تا وقتی که نیاز را برطرف نکردی، رازهای زیبایی را نخواهی فهمید. در هر جا که دیدی، نشانهای از سجده وجود دارد و هر چیزی که سجده شده، مورد پرستش است.
هوش مصنوعی: چشم های یعقوب که نماد اشتیاق و امید به بازگشت فرزندش است، نمادی از ناامیدی نیست. ما در انتظار بهبودی هستیم و داغ ما هیچگاه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: از سرنوشت نپرسید، ما تحت تأثیر تقدیر قرار داریم. نشانهای که روی پیشانیمان هست، حکایت از باران و رنج میکند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی چیزی را بپذیری، تنها گزینهات بودن در عرصه نیازی به وجود است. بیدل، جز خاک و خاکی شدن هیچ چیز دیگری مورد قبول نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز هر دوجهان، حضرت تو، مقصود است
که حضرتت به حقیقت، مقام محمود است
دریچه نظر و رهگذار خاطر من
جز از خیال تو، بر هرچه هست، مسدود است
اگر ز دل غرض توست صبر، معدوم است
[...]
شنیده ام که در این طارم زراندود است
خطی که عاقبت کار جمله محمود است
به پیش آتش چهر توزلف تو دود است
ز دود توست مرا دیده گریه آلود است
تو رابه معرکه حاجت به خود وجوشن نیست
که موی بر سر ودوش تو جوشن وخود است
رسم به وصل توهر چند زودتر دیر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.