گفتگو صد رنگ ناکامی دماند از کامها
وصل هم موهوم ماند از شبههٔ پیغامها
غیر دیر و کعبه هم صد جا تمنا میکند
زندگی یک جامهوار و این همه احرامها
ریشهٔ نشو و نما از دانهٔ ما گل نکرد
ماند چون حرف خموشی در طلسم کامها
قطرهٔ ما ناکجا سامان خودداری کند
بحر هم از موج اینجا میشمارد گامها
گل کند در وحشت دردسر فرماندهی
چون شرر از سنگ ریزد زین نگینها نامها
چون به آگاهی فتد کار، اهل دنیا ناقصند
ورنه در تدبیر غفلت پختهاند این خامها
از نشان هستی ما سکه نامی بیش نیست
صید ما حکم صدا دارد به گوش دامها
لاله و گل بس که لبریزند از صهبای رنگ
در شکستن هم صدایی سر نزد زین جامها
از تپش آوارهها بیریشهٔ جرأت مباش
در زمین ناتوانی گشتهاند آرامها
بیدل از آیینهٔ زنگار فرسودم مپرس
داشتم صبحی که شد غارت نصیب شامها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ناکامیها و رنجهای زندگی میپردازد. شاعر به وجود مشکلات و تردیدهای ناشی از ارتباطات ناپایدار اشاره میکند و بیان میکند که زندگی مانند لباسی نازک و ظریف است که زیر بار مشکلات در هم میرود. همچنین به بیثمر بودن تلاشها و آرزوها اشاره میکند، و بیان میدارد که انسانها در دنیای مادی خود در غفلت به سر میبرند. شاعر به ناکامیها و عدم تحقق آرزوها و همچنین به درد و رنج ناشی از این شرایط میپردازد و در نهایت خاطرنشان میکند که مسائلی چون بیپایه بودن واقعیتها و احساس عدم امنیت در فضای زندگی وجود دارد. در آخر، حسرت و اندوه ناشی از این وضعیت را در کلام خود منعکس میکند.
هوش مصنوعی: گفتوگوها همواره با ناکامیها همراه بوده و هرگز به آرزوهای ما نمیرسند. همچنین، ارتباطات و پیغامها همواره مبهم و گیجکننده باقی میمانند.
هوش مصنوعی: زندگی در بسیاری از مکانها و موقعیتها جایگاه خواسته و تمنای ماست، مانند حرم کعبه و سایر نقاط مقدس. این همه لباسهای مخصوصی که به تن میکنیم، نشاندهنده جستجوی ما برای تجربهای عمیق و معنوی در زندگی است.
هوش مصنوعی: ریشههای رشد و نمو از دانهٔ ما شکوفا نشدند و مانند سخن خاموشی به دام طلسم آرزوها باقی ماندند.
هوش مصنوعی: قطرهای که در جستجوی مکانی برای خود است، از حرکت و پیشرفت خود دست نمیکشد. در حالی که دریا هم به موجهای او توجه دارد و این موارد را مورد شمارش قرار میدهد.
هوش مصنوعی: گل در وحشت دردسر و مشکلات فرماندهی به مانند شرری که از سنگریزهها میریزد، نامها را از این نگینها جدا میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که انسانها به واقعیتهای زندگی پی ببرند، متوجه میشوند که در دنیا افرادی ناتوان و ناپخته هستند، زیرا در مدیریت و تدبیر امور خود دچار غفلت شدهاند و به خوبی نمیتوانند از عقل و درک خود بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: وجود ما تنها به یک نام شبیه سکه است و آنچه ما به دست میآوریم، همانند صداهایی است که در دامها به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: لاله و گل به قدری از شراب رنگین پر شدهاند که حتی در شکستن این جامها نیز صدایی همنوا سر میدهند.
هوش مصنوعی: از تپش و هیاهوی کسانی که بیپایه و ریشه هستند، در جایی که ناتوانی حاکم است، ترسی به دل راه نده. آرامش در چنین جایی از آنِ کسانی است که توانایی ندارند.
هوش مصنوعی: من به زنگار و کهنگی آیینه دچار شدم، و از تو نخواهم خواست که از حال من بپرسی. زیرا صبحی که شروع شد، برای من به غارت رفت و شبها نصیبم شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ز چشم شوخ او در گردش آمد جامها
چون رم آهو بیابانی شدند آرامها
دلبری را زلف او در دور خط از سر گرفت
میشود از خاک افزون حرص چشم دامها
خام کرد آن آتشینرو آرزوهای مرا
[...]
مینهد بر سینه، داغم، عشق سیماندامها
یا برای مرغ دل میگسترد گل، دامها
سینه را چندان کند تا از برش دور افکند
میکند دایم نگین پهلو تهی زین نامها
نیست حرف راستبازانت، دورو، کاین قوم را
[...]
ای ز چشم میْپرستت مست حیرت جامها
حلقهٔ زلف گرهگیرت به گوش دامها
در تبسم کم نشد زهر عتاب از نرگست
کی به شور پسته ریزد تلخی از بادامها
دامنت نایاب و من بیتاب عرض اضطراب
[...]
عمرها شد میزنم در راه عشقش گامها
رفتن رنگ است از ما بستن احرامها
اعتبار ما و من از نشئه کیف و کم است
فال فرصت میزند هر دم صدای جامها
سرخ و زرد این جهان را حاجت اکسیر نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.