مژه بهم نزنی آینه به زنگ نگیری
فضای مشرب دل حیرتست تنگ نگیری
خم نگین نخورد نام بینیازی همت
حذر که راه سبکتازبت به سنگ نگیری
قفای زانوی انجام اگر دهند نشانت
وطن به سایهٔ دیوار نام و ننگ نگیری
به وحشتی ز تعلق برآ که چون پر عنقا
مصورت کند ایجاد نقش و رنگ نگیری
اگر به بوی دل خسته تر کنند دماغت
گلی دگر که ندارد جهان به چنگ نگیری
زدهست عشق تو سنگی به شیشه خانهٔ رنگم
ز خود برآمدنم را کم از ترنگ نگیری
چو دین و دل که به مستی نشد مسخر چشمت
به ساغری که گرفتی چرا فرنگ نگیری
کسی نبرد سلامت ز آه سوخته جانان
ز خود سری سر این کوچهٔ تفنگ نگیری
خطیست جلوهگر از پردهٔ منقش دیبا
که زینهار به بازی دم پلنگ نگیری
مبند محمل امروز بر تصور فردا
طرب شتاب ندارد تو گر درنگ نگیری
به عشق اگر شوی آگه ز خواب راحت بیدل
عجب که بالش ناز از پر خدنگ نگیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به تأمل در عشق و زندگی میپردازند. شاعر به مخاطب خود هشدار میدهد که از تعلقات و وابستگیها دوری کند و بر زیباییها و احساسات ناب تأکید دارد. اشاره به مشکلات و چالشهای محبت، همچنین اهمیت آزادی در عشق از دیگر مضامین این شعر است. شاعر با تلمیحاتی به رابطه با عشق و خودشناسی، به مخاطب یادآوری میکند که نباید به ظواهر و زرق و برقهای ظالم زندگی توجه کند و باید بر روی عمق احساسات و معانی واقعی تمرکز کند. در نهایت، پیوندی میان عشق و آرامش روحی برقرار میشود و از افکار منفی دوری جسته میشود.
هوش مصنوعی: اگر چشمانت را نبندی، آینه زنگار نخواهد گرفت. دنیای درون دل پر از حیرت و شگفتی است؛ پس آن را محدود نکن.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به ما یادآوری میکند که به خود نبالیم و فکر نکنیم که بینیازیم. همچنین هشدار میدهد که با احتیاط پیش برویم، چون ممکن است در مسیرمان با چالشهایی مواجه شویم که مانع از پیشرفتمان شوند. پس بهتر است آرامش و احتیاط را در نظر داشته باشیم تا دچار مشکل نشویم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهند تو را از جایی به جایی ببرید و در پایان عاقبت کار را نشان دهند، در این صورت، بهتر است که به زودی به سرزمین خود بازگردی و نگران نام و ننگ نباشی.
هوش مصنوعی: از ترس وابستگی و تعلقات خود رها شو، زیرا که در این حالت همچون پرندهای افسانهای، خودت را به زیبایی و رنگارنگی خلاقیت درآوری و آن را خلق کنی.
هوش مصنوعی: اگر در آغوش دلتنگی و غم غوطه ور شدی، چنان بویی به مشام تو میرسد که دیگر هیچ چیز در این دنیا قادر به جلب توجهت نخواهد بود.
هوش مصنوعی: عشق تو همچون سنگی به شیشهٔ عشق من ضربه زده است و از این آسیب، رنگ و حالتم تغییر کرده است. خواهش میکنم به خاطر این تغییر احساس و رنگ من، من را کمتر از آنچه که هستم نپندار.
هوش مصنوعی: اگر دین و دل به مستی از چشمانت تسخیر نشدند، چرا با می و جامی که در دست داری، از جذبهایت بهره نمیگیری؟
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند سلامت تو را از تو بگیرد، حتی اگر از درد عشق جانت بسوزد. مراقب باش که به دشمنی در این کوچه که پر از خطر است، نزدیک نشوی.
هوش مصنوعی: در جامهٔ زیبا و رنگارنگ، نشانهای از من نمایان شده است، اما مراقب باش که به دام ظاهری و فریبنده آن نیفتی.
هوش مصنوعی: امروز را فدای فردا نکن، زیرا شادی و خوشی به شتاب نیازی ندارد، اگر کمی صبر کنی، میتوانی لذت بیشتری ببری.
هوش مصنوعی: اگر به عشق بگرایید و از خواب راحت بیدار شوید، عجیب نیست که از نرمی بالشت خود به خاطر عشق چشمپوشی کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.