بیحاصلیام بست به گردن خم پیری
چون بید ز سر تا قدمم عالم پیری
در عالم فرصت چقدر قافیه تنگ است
مو، رست سیه، پیشتر از ماتم پیری
تا پنبه نهد کس به سر داغ جوانی
کافور ندارد اثر مرهم پیری
موقوف فراموشی ایام شبابست
خلدی اگر ایجاد کند عالم پیری
هیهات به این حلقه در دل نگشودند
رفتند جوانان همه نامحرم پیری
آزادگی آن نیست که از مرگ هراسد
بر سرو نبستهست خمیدن غم پیری
دل خورد فشاری که ز هم ریخت نگینش
زبن بیش چه تنگی دمد از حاتم پیری
تأثیر نفس سوخت به سامان فسردن
رو آتش یاقوت فروز از دم پیری
انگشتنمای عدم از موی سپیدم
کردند چو صبحم علم از پرچم پیری
چون موی سپیدی زند از لاف حیا کن
هشدار که زال است همان رستم پیری
بیدل تو جوانی به تک و تاز قدم زن
من سایهٔ دیوار خودم از خم پیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و reflections یک فرد پیر میپردازد که در مورد بیحاصلی و زوال جوانی خود فکر میکند. شاعر به رنجها و محدودیتهای دوران پیری اشاره میکند و یادآوری میکند که حتی در جوانی نیز نمیتوان بهطور کامل از غم و درد رهایی یافت. او به شدت تحت تأثیر گذشت زمان و تغییرات ناشی از پیری قرار دارد و این حسرت را چشیده که جوانان امروزی درک و حسرت او را ندارند. با وجود دردهای ناشی از پیری، شاعر در تلاش است تا معنای زندگی و آزادی را بیابد و به یادآورد که پیری همواره با تجارب و دانایی همراه است. او همواره در جستجوی هویتی است که با وجود پیری، همچنان زنده و امیدوار باقی بماند.
هوش مصنوعی: من به خاطر بیحاصلیام مثل بید، از سر تا پایم در چنگال پیری گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: در دنیا، زمان برای به تحقق رساندن آرزوها و اهداف چقدر محدود و سخت است. حتی سیاهی موها نیز پیش از آنکه به درد و اندوه پیری برسد، یادآور این محدودیتها است.
هوش مصنوعی: کسی که جوانی را با همه شور و شوقش پشت سر گذاشته، وقتی به پیری میرسد، متوجه میشود که افراد دیگر توجهی به زخمهای روحی یا دشواریهایش ندارند و این زخمها هیچ درمانی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر عالم پیری به وجود آورد، بهشت هم وابسته به فراموش کردن روزهای جوانی است.
هوش مصنوعی: بسیار بعید است که در این جمع، کسی به دل راهی پیدا کند و ورود کند؛ جوانان، به دلیل ناآشنایی و غیرفامیل بودن، همه از این مکان دور شدند و تنها پیری باقی مانده است.
هوش مصنوعی: آزادی به این معنا نیست که از مرگ بترسیم، بلکه نشانه آن است که با داشتن استقامت و شجاعت، در برابر مشکلات و چالشهای زندگی، مانند پیری و ناراحتیها، خم نشویم.
هوش مصنوعی: دل به شدت فشاری را تحمل کرد که نگین آن (دلی که روح و عواطفش به هم ریخته) از شدت تنگی و فشردگی خراب شد، مانند کسی که از وفور نیکویی و بزرگی در سن پیری به تنگی و تنگنظری دچار میشود.
هوش مصنوعی: نفسی که حرارتش بر جان میسوزد، به تدریج موجب سردی و زوال میشود؛ شعلههای یاقوتگون بر اثر وزش باد پیری، به خاموشی گرایش پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: موی سپیدم نشان از نیستی و زوال دارد و مانند پرچم پیری، صبح زندگیام را برافراشته است.
هوش مصنوعی: موهای سپید نشاندهنده پیری و تجربه هستند. بنابراین، باید مواظب بود و حیا کرد، زیرا این نشانهها گاهی اوقات میتواند به تجربههای تلخی اشاره داشته باشد. در حقیقت، کسی که در گذشته قدرت و جوانی داشت، حالا به سن و سالی رسیده است که باید بیشتر مراقب خودش و رفتارهایش باشد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به جوانی خود و شور و انگیزهاش اشاره میکند. او از روزگار پیری و سایهای که این دوران بر زندگیاش دارد، سخن میگوید. در واقع، شاعر میخواهد بگوید که تا وقتی جوانی و انرژی دارد، قدمهایش را قاطع و پرشتاب برمیدارد و نمیخواهد اجازه دهد که سایه پیری او را بخواباند یا متوقف کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.