به غبار عالم جستجو ز چه یاس خسته نشستهای
که به پیش پای تو یکدل است و هزار شیشه شکستهای
نبری ز خیال کسان حسد نکنی تخیل ظلم و کد
که ز دستهای دعای بد بهکمین تیغ دو دستهای
سر و برگ عشرت صد چمن به حضور غنچه نمیرسد
تو بهار رونق خلد شو ز همان دلیکه نخستهای
به حضور بارگه ادب ستم است دم زدن از طلب
تک و تازگرد نفس مبر به دریکه آینه بستهای
زگل تعلق این چمن بهکجاست لالهٔگوش من
چو سحر به دام و قفس متن نفسی و از همه رستهای
ز فضولی هوس بقا شدهای به عبرتی آشنا
مژهگر رسد به خم حیا چو خیال ز آینه جستهای
نه قوی است مجمع طاقتت نه حواس رابطه جرأتت
به کف تو وهم ازین چمن گل چیده داری و دستهای
نفس از کشاکش مدح و ذم چقدر برآردت از عدم
به تأمل از چه گره خوری که چو رشتهٔ بگسستهای
چه بلاست بیدل بیخبر که به ناله هرزه شدی سمر
همه راست درد شکست و تو که به بیدلی چه شکستهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به جستجوی انسان در دنیا و غم و یاس او اشاره میکند. او به این حقیقت میپردازد که زندگی پر از ناملایمات و رنجهاست، اما در عین حال امید و عشقی وجود دارد که ما را به جلو میبرد. شاعر به فردی که غمگین و ناامید است میگوید که نباید به فکر حسادت و بدیهای دیگران باشد، بلکه باید به درون خود و دل خویش توجه کند. او تأکید میکند که انسان باید از خود مراقبت کند و از آرزوهای ناپایدار پرهیز نماید. در نهایت، شاعر به درد و رنجهای ناشی از جدایی و عدم توجه به خود انسان اشاره میکند و نشان میدهد که برای دستیابی به آرامش و خوشبختی، باید از تنگناهای ذهنی و دنیوی رها شود.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از جستجو و غبار، از چه دلی سرد و خسته نشستهای؟ چون در مقابل تو، دلی پاک و یکدست وجود دارد که حتی با وجود هزاران شکست و درد، همچنان استوار است.
هوش مصنوعی: از فکر و خیالات دیگران خود را دور نگهدار و حسد نبر. تو باید مراقب باشی که افکار منفی و بدخواهان نتوانند به تو آسیب برسانند. زندگی دارای دشواریها و خطرات است، پس باید از خودت به خوبی محافظت کنی.
هوش مصنوعی: در دنیا، زیبایی و لذتهای فراوان وجود دارد، اما هیچکس نمیتواند به شکوفایی واقعی و شادی عمیق دست یابد. تو باید از همان قلبی که هنوز شاداب نشده، به بهار و رونق زندگی نائل شوی.
هوش مصنوعی: در حضور مقام ادب، سخن گفتن درباره خواستهها و جاهطلبیها نادرست است. در این مکان، آرامش خود را حفظ کن و به دروازهای که برای خودت بستهای، بیتوجه باش.
هوش مصنوعی: این گل که در این چمن میروید، از کجا نشأت گرفته است؟ لاله گوش من، مانند صبح، در چنگ و قفس نفس گرفتار است، اما از همه چیز رهایی یافتهای.
هوش مصنوعی: به خاطر کنجکاوی دربارهٔ ماندگاری، به درسی از تجربهها آشنا شدهای. اگر چشمدریافت تو با احتیاط و وقار همراه شود، گویی که از آینه به تصویر خیال نگاه کردهای.
هوش مصنوعی: نه تواناییات قوی است و نه حواستان به اندازهای است که جرات داشته باشید. همچنین در این باغ، گلهایی را چیدهاید و دستهای از آنها را با خود دارید.
هوش مصنوعی: نفس تو از اینکه دیگران را ستایش میکنی یا نکوهش میکنی، چقدر به سختی و مشقت میافتد و تو را از وجود خود دور میکند. چه چیزهایی تو را به هم میریزد، در حالی که مانند رشتهای هستی که پاره شده است و دیگر نمیتوانی به هم پیوسته بمانی.
هوش مصنوعی: چه مصیبتی دارد بیدل بیخبر! در حالی که نالهاش بیفایده شده، همه دردها و رنجها واقعیاند، و تو که به خاطر بیخبریات چقدر آسیب دیدهای!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.