چیست گردون کاینقدر در خلق غوغا ریخته
سرنگون جامی به خاک تیره صهبا ریخته
گرد ما صد بار از صحرای امکان رفتهاند
تا قضا رنگی برای نام عنقا ریخته
آه از این حرص جنون جولان که از سعی امل
خاک دنیا برده و بر فرق عقبا ریخته
قطع امید قیامتکن که پاس مدعا
در غبار دی هزار امروز و فردا ریخته
تا نیفشانی به سر خاک بیابان امید
جمع نتوان کرد آب روی صد جا ریخته
زیر دیوار که باید منت راحت کشید
سایهٔ مو هم شبیخون بر سر ما ریخته
حسرت تعمیر بنیاد قناعت داشتیم
خاک ما را کرده گِل آب رخ ما ریخته
گر مروت مشربی با چین پیشانی مساز
از تُنُکرویی دم شمشیر خون ها ریخته
از ازلگمگشتهٔ آغوش یکتای توام
تا به کی جویم کف خاکی به دریا ریخته
تا ز هر عضوم سجود آستانت گل کند
پیکری چون آب میخواهم سراپا ریخته
تا توانی بیدل از تعظیم دل غافل مباش
شیشهگر نقد نفس در جیب عنقا ریخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی مسایل انسانی و روحی میپردازد. او از بیثباتی دنیا و تأثیرات آن بر زندگی انسانها صحبت میکند. در هر سطر، مثالی از ناامیدی و حرص، و همچنین حسرت و جدایی از حقیقتی برتر ارائه میدهد. او به مواجهه انسان با قضا و قدری اشاره میکند و بر این باور است که تلاشهای انسانی در مقابل سرنوشت، بهسختی نتیجهای خواهد داشت. همچنین، غنای محبت الاهی و نیاز به اتصال به حقیقت را بیان میکند. شاعر به کشف معنای زندگی و عدم قطع امید از آن تشویق میکند، در حالی که به ناکامیها و دشواریهای موجود در مسیر تاکید میکند. در نهایت، او بر اهمیت توجه به روح و ذات انسانی در مقابل جذبههای دنیا تأکید دارد.
هوش مصنوعی: چرا این چنین دنیای گردان در بین مردم ایجاد تلاطم کرده است؟ آیا دلیل آن این است که جامی پر از شراب به خاک افتاده و همه جا را به هم ریخته است؟
هوش مصنوعی: هزاران بار از بیابان امکان و وجود گذشتهاند تا برای نام پرندهی افسانهای عنقا رنگی از قضا فراهم کنند.
هوش مصنوعی: ای کاش از این حرص و جنون رهایی بیابیم؛ حرص و جنونی که تلاش برای به دست آوردن دنیا باعث شده و به جای پاداش واقعی، عواقب ناگواری را برای ما به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: امید به قیامت را قطع کن، زیرا رسیدگی به خواستهات در میان غبار هزاران روز امروز و فردا گم شده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گل نباشد و درختی در بیابان وجود نداشته باشد، امیدوار به جمعآوری آب در آنجا نخواهیم بود؛ چرا که آب در صد مکان گوناگون به هدر رفته است.
هوش مصنوعی: زیر دیوار، باید صبر و آرامش را تحمل کنیم؛ حتی سایهٔ موی کسی هم میتواند به ما آسیب برساند.
هوش مصنوعی: ما حسرت ساختن و استحکام بنیاد قناعت را داشتیم، اما وضعیت ما به گونهای است که خاک ما تبدیل به گل شده و آب چهره ما را خراب کرده است.
هوش مصنوعی: اگر مروت و انسانیت داری، با ابروان هفتخط و چهره زیبا بازی نکن. چرا که از چهره نرم و ملایم، خونها بر زمین ریخته شده است.
هوش مصنوعی: من از ابتدا گم شده در آغوش یکتای تو هستم و نمیدانم تا کی باید به دنبال ذرهای از خاک باشم که به دریا ریخته شده است.
هوش مصنوعی: من میخواهم تمام وجودم مثل آب ریخته شود و در برابر تو سجده کند و به تو احترام بگذارد.
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی، بیاحترامی به دل را فراموش کن. شیشهگری که در جیب خود روح و وجودش را نگهداشته، نباید بیمبالات باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خیال چشم مستت خون صهبا ریخته
زلف مشکین تو را سرهاش در پا ریخته
حقه مرجان منظوم تو پیش جوهری
از دو لعل، آب رخ لؤلؤی لا لا ریخته
روی چون گلبرگ شیرین تو، ای گلزار حسن!
[...]
عشق در کام من اول زهر سودا ریخته
بعد از آن تهجرعه بر مجنون شیدا ریخته
یک سر مو بر وجودم جای نوش عیش نیست
بس که زهر افعی غم بر سراپا ریخته
صد چمن غلطیده در خون خزان بیبهار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.