دوری مقصد دمید از سرکشیدنهای من
نقش پاگمکرد پیش پا ندیدنهای من
چون نفس از هستی خود در غبار خجلتم
کز جهانی برد آسایش تپیدنهای من
الفت هستی چو صبحم نردبان وحشت است
چین دامن نیست جز بر خویش چیدنهای من
شور محشر گوش خلقی وانکرد اما چه سود
اندکی نزدیک میخواهد شنیدنهای من
شمع ماتمخانهٔ یاسم زاحولم مپرس
بیتو در آغوش مژگان سوخت دیدنهای من
خاکساری آبیارم چون نهالگرد باد
گرد میگردد بلند از قدکشیدنهای من
سیر جیب امن امکان بود بیسعی گداز
همچو شمع آمد بهکار از هم چکیدنهای من
پا به دامن دارم و جولان حرص آسوده نیست
خاک افسردن به فرق آرمیدنهای من
ریشهٔ واماندهم، رنگ نمو گم کردهام
با رگ یاقوت میجوشد دوبدنهای من
چون ثمر بیدل به چندین ریشه جولان امید
تا شکست خود رسید آخر رسیدنهای من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی عمیق و درونی شاعر میپردازد. شاعر از دوری و عدم موفقیت در دستیابی به هدفهایش صحبت میکند و از ناامیدی و خجالت ناشی از ناتوانی در برآورده کردن آرزوهایش میگوید. او به وجود تنهایی و احساس غم و اندوهش در فقدان کسی مهم اشاره میکند و به سرنوشت و تلاشهای بینتیجهاش در زندگی معترض است. شعر به نوعی نگاهی به زخمهای درونی و رنجهایی دارد که در طول زندگی بر دوش شاعر سنگینی میکند و در نهایت، او به امید رسیدن به موفقیت و پرورش روح در سایه این رنجها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دوری هدف از زندگیام به خاطر تلاشهای من به وجود آمده است و من به خاطر نادیده گرفتن قدمهایم، دیگر نتوانستم آن را ببینم.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس من از وجود خود خجالت میکشد، به خاطر اینکه در این دنیا از آرامش دور شدم و تنها صدای تپش قلبم را میشنوم.
هوش مصنوعی: محبت و دوستی برای من مانند صبح روشن و دلانگیز است، اما در عین حال، ترس و وحشت مانند نردبانی است که به ارتفاع میرود. هیچ چیز جز تلاشهای خودم و کوششهایی که برای به دست آوردن آن انجام دادهام، برای من ارزش ندارد.
هوش مصنوعی: هیجان و شلوغی عظیمی در جمع مردم به وجود آمده، اما هیچ کس به آن توجه نمیکند. در این میان، من تنها به دنبال این هستم که صداها و گفتههای خود را بشنوند، اما فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: شمعی که در سوگ یاسم میسوزد، دیگر از من نپرس. بی تو، دیدنهای من در آغوش مژگان، شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: من به محض اینکه شروع به رشد میکنم و قد میکشم، مانند نهالی که در باد میچرخد، به سمت بالا حرکت میکنم و این حالت باعث میشود که هرچه بیشتر به اوج برسم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره میکند که در برخی مواقع، بدون تلاش و کوشش، فرصتها و امکاناتی پیش میآید که مانند جیوۀ امن و مطمئنی است. همچنین، او به این مسئله اشاره میکند که مانند شمعی که در اثر گرما ذوب میشود، او نیز با تجربیاتش و لحظات ضعف و ناتوانیاش، به کار و زندگیاش شکل داده و به پیشرفت میرسد.
هوش مصنوعی: من پای در دامن دارم و به خاطر حرص، آرامش ندارم. نشستن و تعبیدنهای من مانند خاکی است که بر سرم میریزد.
هوش مصنوعی: من از ریشهای ضعیف و فراموششده نشأت گرفتهام و حالا دیگر نمیتوانم به طور کامل رشد کنم و رنگ زندگی را حس کنم. اما با این حال، خون من مانند یاقوت در دو بدنم در جریان است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه امیدم به ریشههای مختلفی وابسته بود، در نهایت به نتیجهای رسیدم که خودم را در آن یافتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.