آهبا مقصدتسلیمنپیوستممن
نقش پا گشتم و در راه تو ننشستم من
نسبت سلسلهٔ ریشهٔ تاکم خون کرد
پا به گل داشتم و آبلهها بستم من
خاصهٔ غیرت عشق است زدن شیشه به سنگ
هر که ساغر کشد از دست تو بد مستم من
نیست گل بیخبر از عالم نیرنگ بهار
تو اگر جلوه کنی آینه در دستم من
زیر پا آبله را مانع بالیدن نیست
هست اقبال بلندم که سر پستم من
خدمت پیکر خم مغتنم فرصتهاست
نفسی چند کنون ماهی این شستم من
مفت آرام غبار است سجود در عجز
چرخ نتوان شدن از خاک اگر جستم من
غیر تسلیم رهایی چه خیالست اینجا
وهم جرأت قفسی بودکه نشکستم من
دلگمگشتهکه در سینه سپندیها داشت
گرهی بود ندانم بهکجا بستم من
همچو عنقا خجل از تهمت نامم مکنید
درکجایم بنمایید اگر هستم من
نیستی شیخکه نفرت رسد از رندانت
تو خمار از چهکشی بیدل اگر مستم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به بیان احساسات عمیق عاشقانه و درونی خود میپردازد. او به تسلیم نشدن در برابر مشکلات و سختیها اشاره میکند و میگوید که عشق او را از مسیر خود خارج نمیکند. با وجود درد و رنج، او به عشق و وفاداری خود ادامه میدهد و تلاش دارد تا به معشوقش نزدیکتر شود. شاعر همچنین به مسأله رهایی و جستجو برای آزادی از قید و بندها اشاره میکند و از احساس گمگشتگی و دلمشغولیهای عاطفی خود سخن میگوید. در نهایت، او از هویت خود و ترس از قضاوت دیگران میگوید و بر عشق و شور و شوق خود تأکید میکند.
هوش مصنوعی: من هیچوقت تسلیم هدف تو نشدم، بلکه مثل اثری از پای کسی در آمدهام و در مسیر تو توقف نکردهام.
هوش مصنوعی: من از نسلی هستم که به ریشههای خود افتخار میکنم و هرچند مشکلات و زخمهایی داشتهام، باز هم تلاش کردهام تا سرپای خود بایستم و گلهای زندگی را پرورش دهم.
هوش مصنوعی: غیرت عشق باعث میشود که بعضی افراد برای حفظ و پاسداری از احساساتشان، به طور نمادین به طرز خشن و نابی عمل کنند. هر کسی که از شراب عشق تو بنوشد، دستخوش حالی خاص و عمیق میشود و من در این حال به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: هیچ گلی وجود ندارد که از دنیای فریب بهار بیخبر باشد؛ اگر تو جلوهگری کنی، من آینهای در دست دارم که تو را نشان دهد.
هوش مصنوعی: آبلهای که تحت پا قرار دارد، نمیتواند مانع پیشرفت و رشد من شود. من به دلیل خوش شانسی و اقبال بلندم، در مقام بالایی قرار دارم.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به ارادت و احترام به زیبایی و جوانی اشاره دارد. شاعر از این فرصت مغتنم استفاده میکند و به لذت بردن از لحظههای حال و زیباییهای زندگی میپردازد. او در تلاش است تا از این زمان کوتاه بهرهبرداری کند، مانند ماهی که در سلطنتش فقط لحظاتی دارد. این بیانگر اهمیت زندگی در لحظات اکنون و بهرهگیری از آنها است.
هوش مصنوعی: آرامش بیقیمتی فقط زبالهای است. سجده کردن در حالت ناتوانی، چرخ زندگی را نمیتواند تغییر دهد. اگر من از خاک برخواستهام، نمیتوانم بهراحتی از این وضعیت رهایی یابم.
هوش مصنوعی: تنها راه آزادی در اینجا تسلیم شدن است، و این فقط یک خیال است. جرأت من همان حصاری بود که نتوانستم بشکنم.
هوش مصنوعی: دل بیخبر و در حال سردرگمی که درونش شعلههای عشق و شوق وجود داشت، در جایی به بنبست رسید که نمیدانم کجا و چرا اینطور گرفتار شدم.
هوش مصنوعی: مانند پرنده افسانهای عنقا، از نسبت ناچیز به نامم شرمندهام. اگر وجود دارم، مرا در کجا نشان دهید؟
هوش مصنوعی: تو نیستی که از بدیهای رندان تو نفرت به من برسد، بیدل، چرا در حالی که مست هستی، اینقدر آشفته و پریشان شدهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.