فقر نخواست شکوهٔ مفلسی ازگدای ما
ناله به خواب ناز رفت در نی بوریای ما
شکرقبول عاجزی تا بهکجا ادانیم
گشت اجابت از ادب درکف ما دعای ما
در چهبلافتاده است، خلق زکف چهداده است
هرکه لبیگشاده است آه من است و وای ما
جیب ففسن ریبده را بخیهٔ خمی سکجاست
تکمهٔ اشک شبنم ست بند سحر قبای ما
گرد خیال عاشقان رفت به عالم دگر
پا به فلک نمینهد سر به رهت فدای ما
آهکه همچوسایه رفت عمر به سودن جبین
از سر خاک برنخاستکوشش بیعصای ما
شمع دماغ تک زدن داد به باد سوختن
برتن ما سری نبود آبله داشت پای ما
در نفس حباب چیست تاب محیط دم زدن
روبه عرق نهفت ورفت زندگی ازحیای ما
در غم جتسجوی رزق سودن دست داشتیم
آبلهرینخت دانهای چند در آسیای ما
کاش به نقش پا رسیم تا بهگذشتهها رسیم
هرقدم آه میکشد آبله در قفای ما
دور بهار لالهایم فرصت عیش ماکم ست
داغ شدیم وداغ همگرم نکرد جای ما
در حرمیکه آسمان سجده نیارد از ادب
از چه متاع دم زند بیدل بینوای ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وضعیت نامطلوب و دشوار زندگی و فقر اشاره میکند. او از نالهها و افسردگیهای ناشی از فقر حرف میزند که به راحتی قابل بیان نیست. دعای عاجزان به نتیجهای نمیرسد و زندگی و خوشبختی دور از دسترس به نظر میرسد. زندگی به سختی میگذرد و آدمها در جستوجوی روزی و معیشت هستند، در حالی که غم و اندوه بر زندگی آنها سایه افکنده است. شاعر با غصهای عمیق از نابسامانیهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی و عدم دستیابی به شادی و آرامش سخن میگوید. در نهایت، او از کمبود فرصتها و بیمعنایی زندگی در شرایط سخت فقر سخن میگوید و به فضایی که در آن خضوع و ادب دیده نمیشود، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: فقر، هیچگاه نخواست که از وضع بد ما شکایت کند و نالههای گدایان به خواب آرام ما رفت.
هوش مصنوعی: ما در برابر لطف و بزرگواری خداوند، ناتوان و ناچیز هستیم؛ اما با وجود این ناتوانی، دعاهای ما به خاطر ادب و احترام از سوی خداوند مورد اجابت قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: مردم در چه مشکلاتی گرفتار شدهاند و هر کس که سخنی میگوید، این درد و ناله من و ماست.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف زیباییهای طبیعت و تاثیر آن بر زندگی انسانها میپردازد. او به فلسفهای از شبنم و زیباییهای صبح اشاره میکند و از آراستگی و ظرافت لحظات اولیه صبح سخن میگوید. همچنین میتوان حس نوعی لطافت و شادی را در این توصیف حس کرد، که نشاندهنده ارتباط عمیق بین انسان و طبیعت است.
هوش مصنوعی: گفتن این است که اندیشه و یاد عاشقان به دنیای دیگری رفته و دیگر به جایی نمیرسد. هیچ چیز نمیتواند بر سر راه عشق ما تاثیر بگذارد و همه چیز فدای عشق تو خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای کاش عمر من به گونهای نمیگذشت که مثل سایهای بیتوجه از سر خاک برنخیزد و تلاش من بدون کمک و یاری دیگران همچنان بینتیجه بماند.
هوش مصنوعی: شمعی که در دماغ ما قرار دارد، با باد شعلهور شده و میسوزد، اما اینکه ما در این سوختن سری نداریم، به این دلیل است که پای ما زخم و دچار مشکل است.
هوش مصنوعی: در نفس حباب، تلاطم و ناپایداری وجود دارد؛ وقتی که به آرامی درون خود نفس میکشیم، میتواند نشانهای از زندگی باشد، اما در عین حال، این زندگی به سرعت از دست میرود و به سمت خاموشی میرود.
هوش مصنوعی: در درد و غم به دنبال درآمد بودیم و در تلاش برای به دست آوردن روزی، دانههای کمی در آسیاب خود پیدا کردیم.
هوش مصنوعی: ای کاش به جایی برسیم که بتوانیم به گذشتهها نگاه کنیم. هر گامی که برمیداریم، زخمها و مشکلاتی که پشت سر گذاشتهایم را یادآوری میکند.
هوش مصنوعی: ما در بهار، مانند لالهها هستیم و زمان خوشگذرانیمان اندک است. داغی که بر دل داریم، حتی گرمای آن نمیتواند جای خالی ما را پر کند.
هوش مصنوعی: در مکانی که حتی آسمان به خاطر ادب نمیتواند سجده کند، بیدل بیچاره چرا باید به دنبال چیزهای پست باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.