محیط جلوهٔ او موج خیز است از سراب من
ز شبنم آب در آیینه دارد آفتاب من
به تحقیق چه پردازم که از نیرنگ دانشها
دلیل وحدت خویش است هر جا در نقاب من
قناعت ساغر حیرت غم و شادی نمیداند
چو شبنم گوشهٔ چشمیست مینای شراب من
غبارم را تپیدن دارد از ذوق فنا غافل
همان خاکم اگر آرام گیرد اضطراب من
ندانم با کدامین ذره سنجم هستی خود را
که در وزن کمی بسیار پیش آید حساب من
به راحت تهمتی دارم ز احوالم چه میپرسی
چو مخمل هم به چشم دیگران دریاب خواب من
به هر بی آبرویی چشمهٔ آیینهٔ یأسم
که نقش هر دو عالم شسته میجوشد ز آب من
به غیر از نفی خویش اثبات عشرت مشکل است اینجا
کتانم پنبه گردد تا ببالد ماهتاب من
به تدبیر دگر از خواب غفلت بر نمیخیزم
ز هم پاشیدن اعضا مگر باشد گلاب من
به پیری چون سحر رفت از سرم سودای جمعیت
ورق گرداند آخر ربط اجزا از کتاب من
درین محفل ندارد هیچکس خونگرمی الفت
مگر از بیکسی بر اخگری چسبد کباب من
تهی از خود شدن بیدل به بیمغزی کشید آخر
درین دریا پُر از خود بود چون گوهر حباب من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالت روحی و روانی شاعر میپردازد که از احساسات متضاد و پیچیدهای چون عشق، اندوه، و حیرت رنج میبرد. شاعر از تضاد بین درون و بیرون خود سخن میگوید و احساس تنهایی و عدم ارتباط با دیگران را ابراز میکند. او به جستجوی معنای زندگی و وجود خود میپردازد و در عین حال از نیرنگهای دانش و فهم بشری انتقاد میکند. حسرت و افسوس بر روی دست نیافتن به آرامش و شناخت درعمق هستی از مضامین دیگر این شعر است. به طور کلی، شاعر در تلاش است تا در دریای وجود خود، حقیقت و هویت خود را بیابد و از خودگمکردگی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: محیط اطراف او همچون امواجی است که از سراب به وجود آمدهاند. در حالی که آفتاب من در آینه، بازتابی از شبنم آب دارد.
هوش مصنوعی: به راستی چه بگویم وقتی که نیرنگ دانش، دلیل یگانگی من است در هر جا که پنهان شدهام.
هوش مصنوعی: رضایت و اکتفا در زندگی مانند شبنم است که در گوشهٔ چشمی قرار دارد و به درستی نمیتواند بین غم و شادی تفاوت قائل شود. این احساس شبیه به مینا (جام شراب) من است، که به حالت حیرت و تردید دچار است.
هوش مصنوعی: من از شوق فنا، در حال تلاطم هستم و غبارم به جنبش درآمده است. اگر کمی آرامش پیدا کنم، همچنان همان خاکم و دیگر نخواهم توانست از اضطراب خود رها شوم.
هوش مصنوعی: نمیدانم با کدام قسمت از وجودم میتوانم ارزش خود را بسنجم، زیرا با وجود کم بودن آن، ممکن است در محاسبهام بسیار برتر به نظر بیاید.
هوش مصنوعی: من به راحتی میتوانم از حال و روزم به تو بگویم، اما چرا میپرسی؟ مثل لایههای مخمل نرم و لطیف، دیگران خواب و غمهای من را نمیبینند.
هوش مصنوعی: در هر کس که بیآبرو باشد، چشمهای از یأس و ناامیدی وجود دارد که از آب من میجوشد و تصویر هر دو جهان را پاک میکند.
هوش مصنوعی: به جز اینکه خود را فراموش کنم، اثبات شادی و خوشبختی در اینجا سخت است. اینجا به مانند کتان نرم میشوم تا بتوانم درخشش ماهتاب خود را بیشتر کنم.
هوش مصنوعی: من به هیچ عنوان از خواب غفلت بیدار نمیشوم و تنها زمانی ممکن است تغییر کنم که اعضای وجودم از هم بپاشند و آن وقت شاید نشان از گلاب وجودم باشد.
هوش مصنوعی: در دوران پیری، مانند صبح زود که افکاری از سرم میرود، دیگر تمایلی به جمع کردن حواشی ندارم و در نهایت، ارتباط اجزای زندگیام را همچون برگی از کتابم ورق میزنم.
هوش مصنوعی: در این جلسه، هیچکس احساس دوستی و گرمی ندارد، مگر اینکه با اندکی تنهایی، آتش عشق من را که مانند کباب در حال پختن است، لمس کند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که با رهایی از خودخواهی و خودبینیش، به حالتی دست یافته که او را به عمق وجود و حقیقت نزدیکتر کرده است. او در مقایسه با دنیای زرق و برق و خودخواهانه، به ارزشهای درونی و واقعی پی برده و به نوعی به خلوص و وضوح رسیده است. در این مسیر، او به تصویر گوهر و حباب اشاره میکند که از نظر حالی، هردو در آب وجود دارند، اما یکی از دیگری خالی و بیمغز است، در حالی که دیگر دارای ارزشی است که قابل لمس و درک است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من
مرا رسوا کند تغییر حال و اضطراب من
من رسوا ازان در خون فتادم بر سر راهش
که برگردد، چو بیند بوالهوس حال خراب من
نبینم پیش کس با این هجوم شوق، سوی او
[...]
نیابد ره به بزمش گر دل پر اضطراب من
نخواهد ماند در بیرون در بوی کباب من
گرفتم بیم رسوایی است دامنگیر در روزت
چرا در پرده شبها نمی آیی به خواب من؟
شکست رنگ من بر شیشه دل سنگ می بارد
[...]
عرق دارد عنان احتیاج بینقاب من
ره صد دیر آتشخانه واکردهست آب من
به هر مویم گداز دل رگ ابری دگر دارد
چو مژگان سیلها خفتهست در موج سراب من
ز علم حسرت دیدار بختی در نظر دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.