دل چیست که بی روی تو از درد تپیدن
چون آب ز آیینه توان ناله شنیدن
بیچاک جگر رمز محبت نشود فاش
خط عرضه دهد نامهٔ عاشق به دریدن
تسلیم همان شاهد اقبال وصولست
افتادگی از میوه دهد بوی رسیدن
راحت طلبی سر شکن چین جبین باش
کس ره نتواند به دم تیغ بریدن
از دل به تغافل زدنش بیسببی نیست
چیزی به نظر دارد از آیینه ندیدن
بیساختهٔ ناز تو بس مست غرور است
می میکشد از رنگ حنا دست کشیدن
زین مزرعه، خجلت ثمر حاصل خویشم
تبخال چه تخم آورد از شوق دمیدن
پیری هوس جرأت جولان نپسندد
ما را دو سهگام آنسوی پا برد خمیدن
جز اشک پریشان قدم من نتوان یافت
آن دانه که از ریشه برد پیش دویدن
بیدل همه معنی نظران پنبه به گوشند
من نیز شنیدم سخنی از نشنیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و درد جدایی میپردازد. شاعر به دل و درد تپیدن آن اشاره میکند و این که بدون معشوق، زندگی بیمعناست. بیان میکند که عشق واقعی، حتی اگر در ظاهر پنهان باشد، نشانههایی را برای عاشق نمایان میسازد. همچنین تأکید میکند که گاهی اوقات، آسودگی در تسلیم شدن است و عشق واقعی به عمق احساسات وابسته است. شاعر به مسائلی مانند خجالت، پیری و ناتوانی در دستیابی به عشق اشاره میکند و در نهایت، ناتوانی از بیان درد و احساسات را به تصویر میکشد. این شعر در کل، نمادینی برای عشق، جدایی و احساساتی است که در این مسیر تجربه میشود.
هوش مصنوعی: دل چه چیزي است که بدون ديدار تو، از درد و تپش خود مانند آب از آينه نالهاش را شنيدن ممکن است؟
هوش مصنوعی: دل شکسته و دردناک هیچگاه راز محبت را فاش نمیکند و تنها عشق است که جرأت ابراز این احساسات را دارد.
هوش مصنوعی: تسلیم به معنای پذیرش است و زمانی که به آن توجه میکنیم، به نوعی به موفقیت و دستیابی به هدف نزدیک میشویم. هنگامی که به نرمی و آرامی برخورد کنیم، نشانهای از رسیدن به میوه و بهرهبرداری از تلاشهایمان خواهد بود.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال راحتی و آسایش است، نمیتواند در برابر سختیها و چالشها مقاومت کند؛ چرا که هیچکس نمیتواند با تنبلی و آسانطلبی از خطرات و مشکلات جان سالم به در ببرد.
هوش مصنوعی: او بهطور عمدی از دلش غافل میشود، بیدلیل نیست. او چیزی در دل دارد که نمیتواند از طریق آینه به آن نگاه کند و ببیند.
هوش مصنوعی: شخصی که به خاطر زیبایی و ناز تو دچار خودپسندی شده، حالا در حالی که مست و غرق در غرور است، نمیتواند از می که رنگ حنا دارد دست بکشد.
هوش مصنوعی: از این مزرعه، به خاطر میوهای که به دست آوردهام خجالت میکشم، مانند تبخالی که از شوق زندگی به دنیا میآورد.
هوش مصنوعی: پیری و کهنسالی به ما اجازه نمیدهد که دل و جرأت جوانی را داشته باشیم. با این حال، میتوانیم با احتیاط و آرامش چند قدم به جلو برداریم، بدون اینکه خیلی به گذشته تکیه کنیم.
هوش مصنوعی: غیر از اشکهای بینظم من، نمیتوان دانهای را پیدا کرد که از ریشهاش جدا شده و آمادهی دویدن باشد.
هوش مصنوعی: تمامی تماشاگران و ناظرانی که به ظاهر مینگرند، به نوعی خود را از حقیقت بیخبر میدانند. من نیز سخنی را شنیدهام که درباره نشنیدن و بیخبری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از یار بریدن بسزا وار گزیدن
مستم ز بنفشه بسمن برگ گزیدن
چون سیم کشیده شده مویم بجوانی
از راز نهان کردن و اندیشه کشیدن
از بسکه سخندانم هر گونه بگویم
[...]
جانا ز لب آموز کنون بنده خریدن
کز زلف بیاموختهای پرده دریدن
فریادرس او را که به دام تو درافتاد
یا نیست ترامذهب فریاد رسیدن
ما صبر گزیدیم به دام تو که در دام
[...]
با روی تو کفر است به معنی نگریدن
یا باغ صفا را به یکی تره خریدن
با پر تو مرغان ضمیر دل ما را
در جنت فردوس حرام است پریدن
اندر فلک عشق هر آن مه که بتابد
[...]
گر باز میسّر شودم رویِ تو دیدن
جان پیش کشم تا به کی از جور کشیدن
طاقت برسیدهست ز طوفانِ فراقم
فریاد ز من وز تو به فریاد رسیدن
بر من چه ملامت اگرم طاقتِ آن نیست
[...]
امروز درین شهر هر آن دل که شود گم
در حلقه گیسوی تو باید طلبیدن
چون سرو ثبات قدمی گیر که رشته ست
چون بلبل ازین شاخ بدان شاخ پریدن
باید قدمی بر سر هستی زدن اوّل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.