ظلم است به تشویشِ دل اقبال نمودن
صیقل زدن آیینه و تمثال نمودن
جز صفر کم و بیش درین حلقه ندیدم
چون مرکز پرگار خط و خال نمودن
گرم است ز ساز حشم و زینت افسر
هنگامهٔ تب کردن و تبخال نمودن
ای شیشهٔ ساعت دلت از گرد خیالات
گردون نتوان شد ز مه و سال نمودن
ما هیچکسان گرمی بازار امیدیم
تسلیم متاع همه دلال نمودن
چون آبله آرایش افسر هوس کیست
ماییم و سری قابل پا مال نمودن
فریاد که بردیم ز نامحرمی خلق
اندوه زبان داشتن و لال نمودن
شد عمر به پرواز میسر نشد آخر
چون شمع دمی سر به ته بال نمودن
پیری ز پَرافشانی فرصت خبرم کرد
شد موی سپید آب به غربال نمودن
بیدل به نفس آینهپردازی هستیست
دل جمع کن از صورت احوال نمودن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسائل وجودی و دردهای انسانی اشاره میکند. او از اندوه و تشویش خاطر سخن میگوید و به تکرار اشتباهات و نارضایتیهای خود از زندگی میپردازد. شاعر در قالب تصاویری نمادین مانند آیینه و شمع، به جستجوی معنا و هویت در دنیای پرازگار میپردازد و به بیمعنایی و بیتوجهی دیگران نسبت به آرزوهایش اشاره میکند. احساس از بین رفتن زمان و پیری نیز از دیگر مضامین این شعر است که نشاندهنده عدم دستیابی به آرزوهاست. در نهایت، شاعر از بینش عمیقتری درباره زندگی و اهمیت جمعآوری احساسات درونیاش سخن میزند.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که ظلم و بیعدالتی به دل و روح انسان آسیب میزند، و اگر کسی به ظاهرسازی و زیباسازی چیزها بپردازد در حالی که درونش دچار تشویش و نگرانی است، این کار به نوعی نادرست و بیفایده است. به عبارتی، بهتر است که به بهبود و آرامش درونی بپردازیم تا فقط ظاهر را زیبا کنیم.
هوش مصنوعی: در این دنیا، تنها چیزی که غیر از صفر دیدم، همان مرکز پرگار است که به کمک آن میتوان خطوط و طرحهایی را ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: دما و حرارت ناشی از ساز و زینتهای سر بر اثر شور و هیجان در حال افزایش است و به نوعی حالتی شبیه به تب و التهاب پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: ای شیشهٔ ساعت، دل تو نمیتواند با خیالهای بیپایه و توهماتی که در زمان و سالها وجود دارد، پر شود.
هوش مصنوعی: ما افرادی ناشناخته هستیم که باعث رونق امید میشویم و در واقع تسلیم و به فروش گذاشتن همه چیز را به نمایش میگذاریم.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و تفکر شاعر درباره هویتی که در معرض تهدید و آسیب قرار دارد، میپردازد. شاعر به وضعیتی اشاره میکند که شاید ظاهری زیبا و جذاب دارد، اما در عمق آن، آسیبپذیری و بیارزشی نهفته است. وی با اشاره به خود و جمعی از انسانها، از ناپایداری و بیثباتی در زندگی صحبت میکند و نشان میدهد که چگونه برخی از ارزشها و هویتهای ما ممکن است مورد بیتوجهی یا آسیب قرار گیرد. این احساس ممکن است ناشی از ناملایمات زندگی یا تجربیات تلخ باشد.
هوش مصنوعی: فریاد که ما از دست افرادی که برای ما غریب هستند، رنج میبریم؛ این درد به ما اجازه نمیدهد که حتی صحبت کنیم و ما را به سکوت میکشاند.
هوش مصنوعی: عمر ما مانند پرواز گذشت و دریغ که نتوانستیم مانند شمع در لحظهای به اوج برسیم و بعد خاموش شویم.
هوش مصنوعی: پیری به من آموخت که چگونه از زمان بهرهبرداری کنم. حالا موهایم سفید شده و به مانند آبی که در غربال میریزد، بیفایده گذشت زمان را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: بیدل میگوید: به خودتان نگاه کنید و از ویژگیهای ظاهری و وضعیتهای بیرونی غفلت نکنید. حقیقت وجودی شما همانند آینهای است که نیاز به توجه و تمرکز دارد. پس باید برای درک بهتر از خود و احوالاتتان تلاش کنید و فقط به بیرون ننگرید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.