دور هستی پیش از گامی تمامش کردهایم
عمر وهمی بود قربان خرامش کردهایم
شیشهها باید عرق برجبههٔ ما بشکند
کز تریهای هوس تکلیف جامش کردهایم
ماجرای صبح و شبنم دیدی از هستی مپرس
صد نفس شد آب کاین مقدار رامش کردهایم
خواب عیش زندگی پرمنفعل تعبیر بود
شخص فطرت را جنب از احتلامش کردهایم
زندگی تلخست از تشویش استقبال مرگ
آه از فکر ادایی آن چه وامش کردهایم
تیرهبختی هم به آسانی نمیآید به دست
تا شفق خوردهست خون، صبحی که شامش کردهایم
ما اسیران چون شرارکاغذ آتش زده
مشق آزادی ز چشمکهای دامش کردهایم
چشم ما مژگان ندزدیدهست ز آشوب غبار
در ره او هر چه پیش آمد سلامش کردهایم
پیش دلدار است دل قاصد دمیکانجا رسی
دم نخواهی زدکه ما چیزی پیامشکردهایم
غیر خاموشی نمیجوشد ز مشت خاک ما
سرمه گردی دارد و فریاد نامش کردهایم
منظر کیفیت گردون هوایی بیش نیست
بارها چون صبح ما هم سیربامش کردهایم
نزد ما بیدل علاج مدعی دشوار نیست
از لب خاموش فکر انتقامش کردهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به بررسی مفهوم هستی و زندگی میپردازد. او به گامهای پیشین خود در زندگی اشاره میکند و از عمر کوتاه و وهمی خود افسوس میخورد. از شکسته شدن شیشهها و اثرات هوس صحبت کرده و به ماجرای روز و شب اشاره میکند تا نشان دهد که چقدر زندگی تحت تاثیر تصمیمات و احساسات ما قرار دارد.
شاعر به تلخی زندگی و ترس از مرگ اشاره میکند و نشان میدهد چگونه انسانها به راحتی به بدبختی دچار میشوند. همچنین به مقایسه اسیران عشق و آتش کاغذ اشاره میکند و از تلاش برای آزادی در عشق حرف میزند. در ادامه، به خاموشی و فریاد نام خود نیز اشاره میکند و در نهایت به این نکته میرسد که هیچ درمانی برای مدعیان سختگیری وجود ندارد.
در کل، غزل به تضادهای زندگی، عشق و هستی پرداخته و با زبانی عاطفی و فلسفی، دیدگاه شاعر را نسبت به زندگی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه به دنیا بیاییم، از همه چیز آگاه بودیم و عمرمان تنها یک خیال بود؛ حالا برای زیبایی و جاذبهاش جانمان را فدای آن کردهایم.
هوش مصنوعی: شیشهها باید از روی چهره ما بشکنند، زیرا ما در اثر شوق و آرزوها، مسئولیت این جام را به دوش کشیدهایم.
هوش مصنوعی: تجربه صبح و شبنم را از وجود نپرس، زیرا با هر نفسی که کشیدهایم، به این مقدار آرامش دست یافتهایم.
هوش مصنوعی: زندگی پر از لذت و خوشی، مانند خواب و آرزویی است که وقتی به حقیقت میپیوندد، فرد را از راحتی و سکون به جنب و نشاط وادار میکند.
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر نگرانیها و ترس از مرگ سخت شده است. افسوس که فکر میکنیم چه چیزهایی را به دیگران بدهکار هستیم.
هوش مصنوعی: بدبختی به سادگی به سراغ انسان نمیآید و برای رسیدن به آن، باید از چیزهایی گذشت و فداکاری کرد. اگر روزی شب را به سیاهی کشیدهایم، باید بدانیم که این نتیجه انتخابها و تصمیمات ماست.
هوش مصنوعی: ما مانند تکههای کاغذی که در آتش میسوزند، در بند و اسیر هستیم و برای آزادی، درخششهای چشمان این دام را نشانه گرفتهایم.
هوش مصنوعی: چشم ما به خاطر شوق و درگیری عشق به او، به زیبایی و لطافت مژگان خود نمیپردازد و در این راه، هر مانعی که سر راهمان قرار گرفته، با احترام و سلام به او، از کنار آن عبور کردهایم.
هوش مصنوعی: دل پیامآور به سوی محبوب میرود و لحظهای درنگ نمیکند، چون اگر به اینجا برسد، دیگر جایی برای برقراری رابطه نمیماند؛ چرا که ما چیزی برای گفتن و رساندن داریم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از دل خاموشی و سکوت نمیتوان جوششی انتظار داشت. خاک ما، که نماد وجود و حقیقت ماست، گرچه به ظاهر بیصدا و بیتحرک است، اما در واقع دارای عمق و غنای خاصی است که به زندگی و فریادهای ما معنا میبخشد.
هوش مصنوعی: منظرهای که از آسمان دیده میشود، چیزی بیش از یک نمای ساده نیست. بارها صبحها از بالای بام نگاه کردهایم و این تجربه را احساس کردهایم.
هوش مصنوعی: در نزد ما، درمان کردن مدعی که بیدلی میورزد کار سختی نیست؛ چرا که از سکوت خود به فکر انتقام او افتادهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.