دیدهٔ انتظار را دام امید کردهایم
ای قدمت به چشم ما خانه سفید کردهایم
دل به خیالت انجمن دیده به حیرتت چمن
سیر تأملی که دل تا مژه عید کردهایم
همچو صدف قناعتست بوتهٔ امتحان فقر
مغز شد استخوان ما بسکه قدید کردهایم
فیض جنون نارسا فکر برهنگی کراست
خرقهٔ دوش عافیت سایهٔ بید کردهایم
معنی لفظ حیرتیم کیست به فهم ما رسد
بوی اثر نهفته را رنگ پدید کردهایم
گرد به باد رفتگان دست بلند مطلبی است
گوش به چشمکن بدل ناله جدیدکردهایم
آه کجا برد کسی خجلت تهمت عدم
نام خموشی وکریگفت و شنیدکردهایم
فرصت اشک شمع رفت ای دم صبح عبرتی
خنده دیت نمیشود گریه شهیدکردهایم
بیدل اگرخطای ما درخور ساز زندگیست
تا به کفن رسیدهایم ناله سفید کردهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی دردها و دغدغههای انسانی میپردازد. شاعر با زبان استعاری و تأملی، از امید و انتظار صحبت میکند و به عواطف و احساساتی مانند انتظار، قناعت، تنهایی و ندامت اشاره میکند. او از تجربههای تلخ خود میگوید و به مفهومهای عمیقتری چون جنون، حیرت و خموشی میپردازد. در نهایت، تذکری به زندگی و گذران آن میدهد و از ظهور مشکلات و ناپایداریها در زندگی سخن میگوید، به خصوص در لحظات آسیبزا و تصمیمساز. شعر حامل احساسی از ناامیدی و تلاش برای درک عمیقتر زندگی است.
هوش مصنوعی: ما با چشمهای منتظر به تو نگاه میکنیم و امیدی بزرگ در دل داریم؛ قدمهای تو برای ما مانند خانهای روشن و سفید در دل شب است.
هوش مصنوعی: دل به یاد تو شاداب و پر از زندگیست، و چشمانم در حیرت و تماشا از زیباییهای تو، مانند باغی سرسبز میباشد. ما به این زیبایی و شگفتی توجه و تفکر کردهایم، گویی که روز عید را جشن گرفتهایم.
هوش مصنوعی: مانند صدفی که در کنار دریا زندگی میکند، قناعت و رضایت به زندگی در شرایط فقر و امتحان است. به قدری در برابر مشکلات و سختیها مقاومت کردهایم که روح و جان ما مانند استخوانی سخت و محکم شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تأثیر جنون و عشق اشاره میکند که فکر را از محدودیتهای معمولی خود خارج میکند. او میگوید که در سایهٔ راحتی و آسایش، از آنچه که هستیم و آنچه که داریم، جدا شدهایم و برهنه یا عریان از ظواهر دنیوی شدهایم. این حالت، نشاندهندهٔ رویکردی عمیق به زندگی و عشق است که در آن محدودیتها و قیدهای اجتماعی کنار گذاشته میشوند.
هوش مصنوعی: ما در حیرت و شگفتی به سر میبریم و نمیدانیم که چه کسی میتواند صدای اسرار نهفته را درک کند؛ ما تنها با رنگ و جلوههای ظاهری، آن را به نمایش گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: دست از خواستههایمان برداشتیم و به سرنوشت افرادی که رفتهاند سپردیم. اکنون باید با دقت به احساسات و پیامهای دیگران گوش دهیم، چرا که تغییراتی در درونمان رخ داده و ابراز ناراحتی میکنیم.
هوش مصنوعی: ای کاش کسی میدانست که چطور میتوان خجالت ناشی از اتهام سکوت را برداشت و در عوض، از آنچه گفتهایم و شنیدهایم یاد کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که شمع به پایان میرسد و فرصتی برای اشک و غم ندارد، صبح فرامیرسد و میفهمیم که حتی در این لحظات نیز نمیتوانیم بخندیم؛ چرا که در اعماق دل، داغی از فقدان شهید داریم.
هوش مصنوعی: اگر خطای ما قابل پذیرش باشد و به نوعی به زندگی مرتبط باشد، تا زمانی که به مرگ نزدیک شدهایم، فقط ناله و افسوس سر دادهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.