یکدم آسایش به صد ابرام پیدا کردهایم
سعیها شد خاک تا آرام پیدا کردهایم
تیره بختی نیز مفت دستگاه عجز ماست
روز اگر گم گشت باری شام پیدا کردهایم
مقصد عشاق رسواییست ما هم چون سحر
یک گریبان جامهٔ احرام پیدا کردهایم
شهره واماندگیهاییم چون نقش نگین
پای تا بر سنگ آمد نام پیدا کردهایم
قطرهٔ اشکیم ما را جهد کو جولان کدام
از چکیدن تهمت یک گام پیدا کردهایم
ای شرر زین بیش برآیینهٔ فطرت مناز
ما هم از آغاز خویش انجام پیدا کردهایم
چشم حیران درکفیم از نشئهٔ دیدار و بس
بیخودی وقف تماشا جام پیدا کردهایم
عمرها شد با خیال جلوهٔ او توأم است
بی نگه چشمی که چون بادام پیدا کردهایم
خامشی خلوتگهٔ وصلست و ما نامحرمان
از لب غفلت نوا پیغام پیدا کردهایم
عمر زندانخانهٔ چندین تعلق بوده است
در غبار خود سراغ دام پیدا کردهایم
خاک ما امروزگرم آهنگ پرواز فناست
ای هوس کسب هواها بام پیدا کردهایم
عالم موهومهای اسباب صورت بسته است
آنچه بیدل از خیال خام پیدا کردهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر معاصر، شاعر به بیان احساسات عمیق و تجربههای زندگی خود میپردازد. او به چالشها و ناکامیهای زندگی اشاره میکند و از تلاشهایش برای رسیدن به آرامش و عشق صحبت میکند. شاعر میگوید که با وجود تیرهبختی و دشواریها، آرامش و عشق را جستجو کرده و به نوعی به درک عمیقتری از خود و جهان رسیده است. او از حسرتها و آرزوهای ناتمام سخن میگوید و به کنکاش در درون خود و محیط پیرامونش میپردازد. شاعر به صورت نمادین، به بیداری و تجلی خود اشاره کرده و بر مفهوم فرار از تعلقات دنیوی تأکید میکند. در نهایت، او به نظر میرسد که به جستجوی حقیقت و آزادی رسیده باشد، هرچند راه رسیدن به آن دشوار و پرفراز و نشیب است.
هوش مصنوعی: مدتی است که در زندگی آرامش داریم، اما تلاشها و زحمتهای زیادی پشت آن وجود دارد. کوششهایی که انجام دادهایم گاهی به اندازه خاک میرسد تا به این آرامش برسیم.
هوش مصنوعی: بدبختی ما ناشی از ناتوانی و ضعف خودمان است، اگر روزی را گم کردهایم، حداقل شب را پیدا کردهایم.
هوش مصنوعی: عشق باعث رسوایی عاشقان است و ما نیز همچون سحر که گامی به خاطر پاکی برمیدارد، خود را در لباس ویژهای برای این مسیر آماده کردهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر نام و محبوبیتمان، حتی در زمان اندوه و ناامیدی، مانند نقشی زیبا در سنگ قرار گرفتهایم و هرگز فراموش نمیشویم.
هوش مصنوعی: ما تنها یک قطرهٔ اشک هستیم و تلاش میکنیم که کجای زندگی به جولان و جنبش بپردازیم؛ اما از چکیدن و ریزش، متهم شدهایم و تنها یک قدم راه را پیمودهایم.
هوش مصنوعی: ای شعله، بیشتر از این با ذات و طبیعت من مجادله نکن، چرا که ما از ابتدای وجود خود، سرنوشتمان مشخص بوده است.
هوش مصنوعی: چشمهای ما به خاطر نشئهٔ دیدار، حیران و شگفتزده است. ما در حالتی از بیخودی به تماشا نشستهایم و مانند جامی که پر از زیبایی است، تنها به مشاهده میپردازیم.
هوش مصنوعی: سالهاست که با تصور زیبایی او زندگی میکنیم، اما چشمی که مانند بادام بتواند او را نگاه کند پیدا نکردهایم.
هوش مصنوعی: سکوت، جایگاه خصوصی وصال است و ما که بیخبر و ناواقف هستیم از روی غفلت، پیامی را از لبان این وصال درک کردهایم.
هوش مصنوعی: زندگی مانند یک زندان است که پر از وابستگیها و تعلقات است. ما در میان این غبارها توانستهایم نشانههایی از دامها و محدودیتهایمان را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: امروز وضعیت ما مانند خاکی است که آماده پرواز و رهایی از قید و بندهاست. ای آرزوی دستیابی به خواستهها، ما به آسمان رفته و در جستجوی آزادی هستیم.
هوش مصنوعی: جهان زاییدهی خیال و تصورات ماست و آنچه بیدل از اندیشههای پخته به دست آورده، همانند تصویرهایی است که از این دنیای موهومی شکل گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.