گنجور

 
بیدل دهلوی

ای طرب وجدی که باز آغوش گل وامی‌کنم

بعد سالی چون بهار این رنگ پیدا می‌کنم

چار دیوار توّهم سدّ راه شوق چند

کعبه‌ای دارم به پیش‌، آهنگ صحرا می‌کنم

ساقی بزم نشاط امروز شرم نرگسی است

از عرق چون ابر طرح جام و مینا می کنم

حسن خلقی در نظر دارم‌ که افسون هوس

گر همه آیینه بینم در دلش جا می‌کنم

چون شفق هرچند بر چرخم برد پرواز رنگ

همچنان سیر حنای آن کف پا می‌کنم

در طربگاه حضورم بار فرصت داده‌اند

روزکی چند انتخاب آرزوها می‌کنم

یک نگه دیدار می‌خواهم دو عالم حوصله

می‌گدازم کاینقدر طاقت مهیا می‌کنم

زین کلامم معنی خاصیت سود اتفاق

غیر پندارد به حرف و صوت سودا می‌کنم

در دبستان محبت طور دانش دیگر است

سجده می‌خوانم خط‌ پیشانی انشا می‌کنم

حیرتم بیدل سفارشنامهٔ آیینه است

می‌روم جایی که خود را او تماشا می‌کنم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
کلیم

باز عید آمد بغل گیری مینا می‌کنم

از کجا یاری چو او خون گرم پیدا می‌کنم

پندگویان کهنه دیوارند و من سیلابشان

منعشان تا چند باید، رو به صحرا می‌کنم

همچو خار پا به جای خود کسی نگذاردم

[...]

صائب تبریزی

در سماع بی‌خودی چون دست بالا می‌کنم

کوچه‌ها در رود نیل چرخ پیدا می‌کنم

با سویدای دل از سیر فلک‌ها فارغم

گردش پرگار در مرکز تماشا می‌کنم

طور را گستاخی موسی بیابان مرگ کرد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

بعد ازین در گوشهٔ دل چون نفس جا می‌کنم

چشم می‌پوشم جهانی را تماشا می‌کنم

زان دهان بی‌نشان هرگاه می‌آیم به حرف

بر لب ذرات امکان مهر عنقا می‌کنم

تا چه پیش آید چو شمعم زین شبستان خیال

[...]

قصاب کاشانی

زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کنم

همچو بوی عود خود را زود رسوا می‌کنم

کم‌فضایی بین که مثل غنچه در گلزار دهر

همچو گل می‌پاشم از هم گر دلی وا می‌کنم

بی‌کسم چندان‌که جسم خویش می‌کاهم چو نی

[...]

ادیب الممالک

روزگاری شد که من تقلید دنیا می کنم

سینه پرشور و فغان سر پر ز سودا می کنم

اهل دنیا را درین دنیا تماشا می کنم

همچو موسی روی خود در طور سینا می کنم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه