چون شمع زحمتی که به شبگیر میکشم
از داغ پنبه میکشم و دیر میکشم
طفلی شد و شباب شد و شیب سرکشید
لیکن یقین نشد که چه تصویر میکشم
فرصت امید و سعی هوسها همان بجاست
سیماب رفت و زحمت اکسیر میکشم
عجزم به زعم خویش رگ از سنگ میکشد
هر چند موی از قدح شیر میکشم
بی خم شدن ز دوش نیفتاد بار کش
رنج شباب تا نشوم پیر میکشم
مزدوری بنای جسد بار گردن است
تا زندهام همین گل تعمیر میکشم
زین نالهای که هرزه دو نارسایی است
روزی دو انتقام ز تأثیر میکشم
بنیاد اعتبار بر این صورت است و بس
وهم ثبات دارم و تغییر میکشم
در دل هزار ناله به تحسین من کم است
نقاش صنعت المم تیر میکشم
ضعفم نشانده است به روز سیاه شمع
پایی که میکشم ز گل قیر میکشم
تا همچو اخگرم تب جانکاه کم شود
میسایم استخوان و تباشیر میکشم
پیری اشارهای ز خم ابروی فناست
ای سر مچین بلند که شمشیر میکشم
بیدل سخن صدای گرفتاری دل است
این ریشهها ز دانهٔ زنجیر میکشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با بیان مشکلات و رنجهای زندگی، از تلاش و امید صحبت میکند. شاعر از زحمات و سختیهایی که در طول زندگی متحمل میشود، میگوید و به تصویری از گذر عمر و جوانی اشاره میکند. او احساس میکند که برای دستیابی به اهدافش باید زحمت بکشد و در مقابل ناملایمات ایستادگی کند. به طور کلی، این شعر تجسمی از جدال درونی انسان با مشکلات و امید به بهبود وضعیت است.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که در تاریکی شب تلاش میکنم و از سختیهای زیادی رنج میبرم و این رنج کشیدن برایم طولانی است.
هوش مصنوعی: کودکی بزرگ شد و به جوانی رسید و سپس به دوران پیری نزدیک شد، اما هنوز مطمئن نیستم که چه چیزی را در ذهنم تصویر میکنم.
هوش مصنوعی: امید و تلاش برای رسیدن به آرزوها در همین لحظه وجود دارد. با اینکه زمان مانند جیوه سریعاً میگذرد، من همچنان در پی تلاش و کوشش خود هستم.
هوش مصنوعی: در نظر من، توانایی من به اندازهای است که حتی از سنگ هم جان میکشم، هرچند تواناییام در نوشیدن شیر مانند موی نازک است.
هوش مصنوعی: زمانی که سختیهای جوانی را به دوش میکشم و از بار آن خم نمیشوم، تا وقتی که پیر شوم، شراب مینوشم.
هوش مصنوعی: من به عنوان یک کارگر جسم، بار سنگینی را بر دوش دارم و تا زمانی که زندهام، به زیبایی و اصلاح خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: از این نالهای که به طور بیهوده و بیهدف سر میزنم، دو گونه انتقام میگیرم که نتیجه آن به تأثیر این ناله برمیگردد.
هوش مصنوعی: اعتبار و ارزش بر پایهی ظاهر و شکل است و من در ذهن خود احساس پایداری دارم، اما در واقع در حال تغییر و تحول هستم.
هوش مصنوعی: در دل هزاران ناله و اندوه، تحسین و ستایش من برای هنرمند کم است؛ من مثل یک تیر به سمت او میزنم.
هوش مصنوعی: بیت اشاره دارد به حالتی از ضعف و ناامیدی که موجب میشود فرد در موقعیتهای دشوار و تاریکی قرار گیرد. او به مانند شمعی در روز سیاه، احساس میکند که از خاکستر و قیر، به دشواری و زحمت برمیخیزد و تلاش میکند تا از این وضعیت رهایی یابد. این تصویر نمادین احساس سنگینی و چالشهایی است که فرد با آنها مواجه است.
هوش مصنوعی: برای کاهش درد جانکاه خود، مانند آتش که شعلهور است، مینوشم و از خوشیهای زندگی بهره میبرم.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به پیری و زوال اشاره میکند که به نوعی نماد مرگ و فنا است. او به یک سر مچین بلند خطاب میکند و میگوید که به خاطر این اشاره از پیری، او نیز سلاحی را به دست میگیرد. این نشان دهنده این است که با وجود گذر زمان و نزدیک شدن به پیری، او هنوز آماده است که با چالشها و مشکلات زندگی مقابله کند و از خود دفاع کند.
هوش مصنوعی: سخنان بیدل انعکاس حال دل شکسته و گرفتار اوست. او از عمق رنج و زنجیری که به دلش بسته شده، ریشههای آن را بیرون میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.