عمریستگردگردش رنگ خودیم ما
چون آسیا فلاخن سنگ خودیم ما
دریاد زندگی به عدم ناز کنیم
رنگ حنای رفته زچنگ خودیم ما
فرصتکجاست تا به تظلم جنونکنیم
دنبالهای زگرد ترنگ خودیم ما
فکر و وقار و خفتکس در خیالکیست
کم نیستگرترازوی سنگ خودیم ما
کو دور آسمان وکجا گردش زمان
سرگشتههای عالم بنگ خودیم ما
از همگذشته است پیکاروان عمر
واماندهٔ شتاب و درنگ خودیم ما
نخجیرگاه عجز رهاییکمند نیست
هم خود ز رنگ جسته پلنگ خودیم ما
ای شمع، عافیتکده، تسلیم نیستیست
کشتینشینکام نهنگ خودیم ما
رسواییی به فطرت ناقص نمیرسد
مجنون قبا ز جامهٔ تنگ خودیم ما
از صنعت مصوررنگ حنا مپرس
دلدارگل به دست فرنگ خودیم ما
کس محرم ادبگه ناموس دل مباد
جایی رسیدهایمکه ننگ خودیم ما
تا زندهایم تاب وتب از ما نمیرود
بیدل به دل خلیده خدنگ خودیم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تفکر درباره زندگی و گذر زمان میپردازد. او به رنگ و حالتهایی که در طول عمر تجربه کرده، اشاره دارد و به نوعی از ناتوانیهای انسان در برابر سختیهای زندگی سخن میگوید. شاعر همچنین به این نکته اشاره میکند که انسانها بخشی از طبیعت خود هستند و در تلاش برای یافتن معنی و آرامش در زندگی هستند. در نهایت، او به تنهایی و رسواییهای انسانی اشاره میکند و بر این باور است که تا زمانی که زندهاند، همواره احساسات و تنگناهای وجودی با آنها خواهد بود.
هوش مصنوعی: مدتهاست که مثل آسیاب در دور خود میچرخیم و رنگ و روی خود را بهدست میآوریم، در حالی که مانند سنگی دیگران در ما تأثیر میگذارند.
هوش مصنوعی: زندگی را مانند دریا میدانیم و به مرگ بیاعتنا هستیم. ما مانند رنگ حنا هستیم که از دست رفته و دیگر در چنگ ما نیست.
هوش مصنوعی: کجا فرصت هست که به خاطر دیوانگیام شکایت کنم؟ ما فقط دنبالهای از رنگ و صداهای خود هستیم.
هوش مصنوعی: در این دنیا افرادی هستند که عقل و وقار دارند، اما اگر خود را با معیارهای واقعی بسنجیم، این گونه افراد در برابر ما کم هستند.
هوش مصنوعی: بسیار دورتر از آسمان و جایی که زمان در حال گردش است، ما نیز در حالتی سرگردان و حیرتزده به خود مینگریم.
هوش مصنوعی: زندگی ما از کاروان عمر گذشته و ما همچنان در حال حرکتمان، نه به سرعت و نه به کندی، در انتظار جا ماندیم.
هوش مصنوعی: ما در دامی از ناتوانی گرفتار نیستیم، چرا که خودمان از رنگ و ماهیت پلنگی آزاد هستیم.
هوش مصنوعی: ای شمع، محفل راحت هیچگاه تسلیم نمیشود؛ ما مانند دریانوردانی هستیم که در دل نهنگ قرار گرفتهایم.
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر نقصهای طبیعتش، هرگز به رسوایی نمیرسد. ما نیز مانند او، به خاطر محدودیتهایی که داریم، در قید و بند هستیم.
هوش مصنوعی: از هنر تصویرسازی و رنگآمیزی حنا چیزی نپرس، چون ما نیز همچون گل در دستان فرنگیهای خود هستیم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره میکند که در مکان یا وضعیتی قرار گرفتهایم که دیگران نمیتوانند راز و احساسات ما را درک کنند. به عبارتی، ما در چنین حالتی هستیم که خودمان را شرمنده و ناپسند مییابیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهایم، انرژی و شوق ما از بین نمیرود. بیدل، ما در دل خود به مانند تیراندازی تیزی هستیم که همیشه آمادهی هدفگیری و عمل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.