ز علم و عمل نکتهها گوش کردم
ندانم چه خواندم فراموش کردم
خطوط هوس داشت اوراق امکان
مژه لغزشی خورد مغشوش کردم
گر این انفعال است در کسب دانش
جنون بود کاری که با هوش کردم
اثر تشنهکام سنان بود و خنجر
چو حرف وفا سیر صد گوش کردم
نقاب افکنم تا بر اعمال باطل
جبینی ز خجلت عرق پوشکردم
بجز سوختن شمع رنگی ندارد
تماشای امشب همان دوش کردم
جنون هزار انجمن بود هستی
نفسها زدم شمع خاموش کردم
به یک آبله رستم از صد تردد
کشیدم ز پا پوست پاپوش کردم
بس است اینقدر همت میکشیها
که پیمانه پُرگشت و من نوشکردم
ز قد دو تا یادم آمد وصالش
شدم پیر کاین طرح آغوش کردم
اگر بار هستی گران نیست بیدل
خمیدن چرا زحمت دوش کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأمل و اندیشه پرداخته و بیانگر حسرت و ندامت شخصی است که در جستجوی علم و عمل بوده، اما احساس میکند که نتوانسته به درستی از آن بهرهبرداری کند. شاعر از یادآوری گذشته و فراموشی مفاهیم مهم زندگی سخن میگوید و به تبعات تصمیمات نادرست و ناپایداری روحیاش اشاره میکند. همچنین، او به حس خجالت و عرق ریختن که ناشی از اعمال باطل است، اشاره کرده و با تشبیههای گوناگون، نظیر سوختن شمع، احساسات درونی خود را به تصویر میکشد. در نهایت، او به بار سنگین زندگی و تلاشهای بیفایدهاش اشاره میکند و از خود میپرسد که چرا باید به این همه رنج و سختی تن بدهد.
هوش مصنوعی: از دانش و کارهای مختلف نکتههایی را شنیدم، اما نمیدانم چه چیزهایی را خواندهام و همهاش را فراموش کردهام.
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی از آرزوها و خواستهها میپردازد. در آن، احساساتی مانند وسوسه و هوس به تصویر کشیده شده و به نحوی به لحظاتی اشاره دارد که توجه و تمرکز فرد به هم میخورد. به عبارت دیگر، فرد در تلاش است تا به خواستههای خود برسد اما در این مسیر به نوعی سردرگم و از مسیر خارج میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسب دانش اینگونه باشد، پس واقعاً دیوانگی است کارهایی که با هوش و ذکاوت انجام دادم.
هوش مصنوعی: در اینجا میتوان گفت که تشنگی و نیاز شدید شخص به حقیقت و وفا، با سنان و خنجر که نماد ابزارهای تهاجمی و قاطعیت هستند، به تصویر کشیده شده است. در ادامه، بیانگر این است که او با شنیدن صدها سخن درباره وفا و صداقت، به عمق این مقوله پی برده و تخصیص و دقت بیشتری در فهم آن پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: من چهرهام را میپوشانم تا اعمال نادرستم را پنهان کنم و از شرم، پیشانیام عرق کرده است.
هوش مصنوعی: امشب تنها چیزی که ارزش دیدن دارد، سوختن شمع است و من همین کار را دوش انجام دادم.
هوش مصنوعی: دیوانگی من به اندازهای است که مانند هزار مجلس و تجمع میباشد. وقتی نفس میزنم، شمعی را که خاموش شده روشن میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر یک زخم کوچک، رستم به اندازه صد بار رفت و آمد زحمت کشید و از پاهایش پوست کفش درست کرد.
هوش مصنوعی: کافی است که تو اینقدر تلاش میکنی، زیرا لیوان پر شد و من آن را نوشیدم.
هوش مصنوعی: از یادم آمد که به خاطر قد او، به وصالش رسیدم و اکنون که پیر شدهام، این خاطره را در آغوش گرفتم.
هوش مصنوعی: اگر بار زندگی سنگین نیست، پس چرا خود را به زحمت میاندازم و خم میشوم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.