سر اگر بر آسمان یا بر زمین مالیدهام
آستانش کردهام یاد و جبین مالیدهام
برگ و ساز تر دماغیهای من فهمیدنیست
عطری از پیراهنش در پوستین مالیدهام
سوز دل احسان پرست هر فسردن مایه نیست
من بهکار شعله چون شمع انگبین مالیدهام
موی پیری شعلهٔ امید را خاکستر است
درد سر معذور صندل بر جبین مالیدهام
کوکبم آیینه در زنگار گمنامی گداخت
حرص پندارد سیاهی بر نگین مالیدهام
گوهر صد آبرو در پرده حلکرد احتیاج
تا عرقواری به روی شرمگین مالیدهام
جز ندامت نیستکار حرص و من بیاختیار
از پی مالیدن دست آستین مالیدهام
نالهٔ دل گر کسی نشنید جای شکوه نیست
گوش خود باری به این صوت حزین مالیدهام
نیستم بیدل هوس پروانهٔ این انجمن
چشم عبرت بر نگاه واپسین مالیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق و اندوه خود اشاره میکند و با استفاده از تصاویر و تمثیلهای مختلف، نشان میدهد که چگونه عشق و حرص او را تحت تأثیر قرار داده است. او به سجده و ستایش خداوند اشاره میکند، با بیان حسرت و ندامت از حرص و آرزوها. شاعر به تنهایی و سکوت خود نیز اشاره دارد و در نهایت، به عبرتآموزی از تجربیاتش میپردازد.整体来说، شعر نمایانگر نگرش شاعر به زندگی و احساسات اوست که در دل تجربیات تلخ و شیرینش شکل گرفتهاند.
هوش مصنوعی: من برای او و در مقابلش هر کاری کردهام، چه سرم را به آسمان بمالم یا به زمین، در هر حال به نشانهٔ احترام و ارادت در برابر او پیشانیام را به خاک میسایم.
هوش مصنوعی: من از بوی عطری که از پیراهن او به مشام میرسد، حس و حال خاصی پیدا کردهام و این احساس برای من قابل درک و فهم است.
هوش مصنوعی: دل پر از سوز و اندوه احسان است، ولی این درد و رنج چیزی از خودم کم نمیکند. من خود را مثل شمعی در نظر گرفتهام که با عسل مالیده شده، و این شمع میتواند شعلهور باشد.
هوش مصنوعی: موهای سفیدی که در پیری به وجود آمده، مانند خاکستر است که شعلهٔ امید را خاموش کرده است. من هم به دلیل دردسرهایی که دارم، مانند عطری که بر پیشانی میزنند، خود را تسکین میدهیم.
هوش مصنوعی: من مانند ستارهای هستم که در آینهای کدر از ناشناسی قرار گرفتهام. حرص و طمع، مانند سایهای بر روی من نشسته و دیگران فکر میکنند که من از زنگار و سیاهی پوشیده شدهام.
هوش مصنوعی: من با تمام وجود، زحمت کشیدم و تلاش کردم تا نیازهایم را برآورده کنم، و به همین دلیل بعضی وقتها حس شرم و عرقریزی را بر روی چهرهام احساس کردهام.
هوش مصنوعی: جز حسرت و پشیمانی، ثمرهای از حرص و طمع نیست و من بدون اختیار و control، در تلاش برای به دست آوردن دنیا و ثروت هستم.
هوش مصنوعی: اگر کسی نالهٔ دل مرا نشنید، جایی برای شکایت وجود ندارد. من تنها به این صدای غمانگیز گوش دادهام و خودم را به آن عادت دادهام.
هوش مصنوعی: من دلداده و عاشق این جمع نیستم و تنها با اندیشهای عبرتآموز به آخرین نگاهها نگاه کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.