برق حسنی در نظر دارم به خود پیچیدهام
جوهر آیینه یعنی موی آتش دیدهام
نادمیدن زین شبستان پاس ناموس حیاست
چون سحر عمریست خود را با نفس دزدیدهام
هر قدر پر میزنم پرواز محو بیخودی است
ازکجا یارب عنان رنگ گردانیدهام
تا ابد میبایدم خط بر شکست دل کشید
در غبار موی چینی چون صدا لغزیدهام
جز ندامت چارهٔ درد سر اسباب نیست
صندل انشای کف دست به هم ساییدهام
محو گردد کاش از آیینهام نقش کمال
کز صفا تا جوهرم باقیست دامن چیدهام
صورت پیدایی و پنهانی سازم یکیست
هرکجایم چون صدا عریانیی پوشیدهام
زندگی یارب تماشاخانهٔ دیدار کیست
گلفروش صد چمن تعبیر خوابی دیدهام
غیررا درخلوت تحقیق معنی بارنیست
جز به گوش گل صدای بوی گل نشنیدهام
صد قیامت رفته باشد تا ز خود یابم خبر
قاصدم لیک از جهان ناز برگردیدهام
پابه خاکم زن که مژگان غبارم وا شود
گر تو بیدارم نسازی تا ابد خوابیدهام
بیدل از بی دستوپاییهای من غافل مباش
چون ضعیفی گوشمال گردن بالیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق و درونی خود سخن میگوید. او به زیبایی و جذابیت فردی به نام "حسنی" اشاره میکند و از آگاهی نسبت به خود و زندگیاش صحبت میکند. شاعر از ندامت و ناکامیهایش میگوید و میخواهد از دردهای درونیاش رهایی یابد. او همچنین به تضاد میان ظاهر و باطن اشاره دارد و از جستجوی حقیقت و عشق در دنیای اطرافش سخن میگوید. در نهایت، او به حالتی از بیخودی و گمکردگی در زندگی خود اشاره میکند و از تمایلش به بیداری و آگاهی از حقیقت یاد میکند.
هوش مصنوعی: من زیبایی را در نگاه خود دارم و به خاطر آن خود را در درون خود پیچیدهام. یعنی موهایی را دیدهام که مانند آتش میدرخشند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از حسرت و تاسف خود در مورد شبزندهداری و حفظ حیا سخن میگوید. او احساس میکند که سالهاست با نفس خود درگیر است و نمیتواند از این حس رهایی یابد. به نوعی، او در تلاش است تا ارزشهای اخلاقی و حیا را پاس بدارد، ولی خود را درگیر چالشهای درونی و وسوسهها میبیند.
هوش مصنوعی: هر چقدر تلاش میکنم و برای پرواز آماده میشوم، اما در نهایت همهچیز مانند گمگشتگی و بیخود شدن است. نمیدانم چه چیزی مرا به این حالت کشانده است.
هوش مصنوعی: من همیشه باید بر روی دل شکستهام خط بکشم، در میان غبار موی کسی که مثل صدا در حالم لرزش ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: تنها راهی که برای درمان دردهایم دارم، پشیمانی است. من مانند دستانی که به هم مالیده شدهاند، احساس میکنم که در محافل خاصیام.
هوش مصنوعی: کاش تصویر زیباییها از آیینهام محو شود، زیرا با وجود پاکی و صفایی که دارم، تا زمانی که جوهر وجودم باقی است، دامن خود را از زیباییها پر کردهام.
هوش مصنوعی: من هم ظاهر و هم باطن خود را یکی میدانم و در هر جایی که باشم، مانند صدا، در عین حال که عریان هستم، چیزی را پنهان کردهام.
هوش مصنوعی: زندگی مانند یک نمایشگاه است که در آن ما همگی نقشآفرین هستیم. در این مکان، چه کسی گلفروش است و چمنها را به نمایش میگذارد؟ من گویای دیدن یک خواب هستم که به نوعی تعبیرش دادهام.
هوش مصنوعی: در میان خلوت و تنهایی، نمیتوانم به معنای واقعی چیزی پی ببرم، جز اینکه در سکوت و دوری، صدای خوش عطر گل را میشنوم و با آن آشنا میشوم.
هوش مصنوعی: بسیار زمان طولانی خواهد گذشت تا از خودم خبر بگیرم، ولی من از دنیای محبت و زیباییها دور شدهام.
هوش مصنوعی: مرا به خاک بینداز تا پرده غبار از چشمانم کنار برود، اگر تو بیدارم نکنی، تا همیشه خواب خواهیم بود.
هوش مصنوعی: من را از ناتوانیهایم غافل مشو، زیرا در ضعف و ناتوانیام، به نوعی بیشتر آسیبپذیر شدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک نظر دوش از شکنج زلف او دزدیدهام
زیر هر تار صد شکنجی جهان جان دیدهام
دوش از آن سودا که جانم ز آن میان گوئی کجاست
مرغ و ماهی آرمید و من نیارامیدهام
بیمیانجی زبان و زحمت گوش آن زمان
[...]
هر که گوید کان چراغ دیدهها را دیدهام
پیش من نه دیدهاش را کامتحان دیدهام
چشم بد دور از خیالش دوشمان بس لطف کرد
من پس گوش از خجالت تا سحر خاریدهام
گر چه او عیار و مکار است گرد خویشتن
[...]
چشم خود را دوست میدارم که رویش دیدهام
عاشقم بر گوش خود کآواز او بشنیدهام
ای حریفان من در این مذهب نه امروز آمدم
عشق او در مجلس روحانیان ورزیدهام
چون سماع عاشقانش گرم شد روز الست
[...]
تا فراقت دیدهام خون میچکاند دیدهام
برکَن از سر دیدهام گر جز خیالت دیدهام
رحم کن بر من که بیرویت ز پا افتادهام
سر مپیچ از من که چون زلفت به سر گردیدهام
بارها پیشت ز غربت نامهها بنوشتهام
[...]
تا منور شد ز خورشید رخ او دیدهام
در همه اشیا ظهور صورت او دیدهام
از مذاق جان من بوی دم عیسی نرفت
تا چو موسی نطق آن شیریندهان بشنیدهام
کافرم گر، دیدهام بیعشق او چندان که من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.