کو شعلهٔ دردیکه به ذوق اثر داغ
خاکستر من سرمه کشد در نظر داغ
افسردگی از طینت من رنگ نگیرد
چونکاغذ آتش زدهام بال و پر داغ
غمخواری ما سوخته جانان چه خیالست
جز شعله نسوزد جگر کس به سر داغ
هر چند ندارد ره ما منزل تحقیق
چون شمع روانیم همان بر اثر داغ
از اهل هوس جرأت عشاق محالست
زبن بیجگری چند نجویی جگر داغ
هر لخت دل آیینهٔ برقیست جهانسوز
خورشیدکشیده است جنونم به بر داغ
هر چند جهان خندهٔ یک لالهستانست
کو دل که برد رنگ قبول از نظر داغ
مهتاب شبستان خیالم بر رویی است
آن بهکهگل پنبهگذارم به سر داغ
با عجز بسازیدکه صد شعله درین دیر
شمشیر شکستهست به زیر سپر داغ
ما را به بلای سیهیکرد مقابل
یاربکه بسوزد کف آیینهگر داغ
بیدل ز دلم طاقت پرواز ندارد
هر چند به صد شعله برد بال و پر داغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج عاطفی و عاشقانه میپردازد. شاعر از شعلهور بودن آتش درونیاش سخن میگوید که ناشی از غم و اندوه است. او تأکید میکند که افسردگی و سوختگی روحیاش به طبع او بازمیگردد و هیچکس جز او نمیتواند این آتش را بفهمد. درعین حال، او خودش را شمعی میبیند که در تب و تاب عشق میسوزد و به جستجوی معشوق در دنیای پر از درد و غم ادامه میدهد. تصویرسازیهای زیبای شاعر از دل، عشق، آتش، و درد به وضوح احساسات عمیق او را منتقل میکند و نشان میدهد که چگونه عشق و اندوه به یکدیگر پیوند خوردهاند. در پایان، شاعر به اصرار بر ادامه این مسیر پرخطر و دشوار اشاره میکند، حتی اگر به پروازش آسیب برساند.
هوش مصنوعی: شعلهای را به یاد بیاور که درد و رنج را به زیبایی بیان میکند، همانند آثار سوختگی که بر خاکستر من باقی مانده و بر چشمان دیگران تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: افسردگی نمیتواند بر من تأثیر بگذارد؛ همچون کاغذی که به آتش کشیده شده، من شکستناپذیر و پر از شعلههای آتش هستم.
هوش مصنوعی: غمخواری و دلسوزی برای معشوق سوختهجان چه تصوری است، مگر اینکه کسی جز خود معشوق نتواند از آتش عشق و درد دلش احساس کند.
هوش مصنوعی: هرچند که راه ما به مقصد تحقیق و جستجو نمیرسد، اما مثل شمعی که میسوزد، ما هم همچنان بر اثر داغ و حرارت ادامه میدهیم.
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر شوق و هوس خود، نمیتوانند به راحتی عشق ورزند. با وجود درد و رنجی که در دل دارند، نمیتوانند محبت و احساسات واقعی خود را به سادگی بیان کنند.
هوش مصنوعی: دل مثل یک آیینه میتابد و انرژیاش مثل برق قوی است. آتش عشق و جنون من به شدت بالا رفته و انگار که به گرمای خورشید رسیده است.
هوش مصنوعی: هرچند که دنیا مانند خندهای از یک باغ لاله است، اما کدام دل میتواند رنگ پذیرش را از نگاه سوزان به دست آورد؟
هوش مصنوعی: در شبهای خیالانگیز من، ماه درخشانی وجود دارد که زیباییاش از هر گلی بیشتر است و من باید به جای گل، آن را بر سر کوهی از عشق قرار دهم.
هوش مصنوعی: همیشه باید با ناتوانی کنار بیایید، زیرا در این مکان، آتشهای زیادی نهفته است که زیر سپر شکسته پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: ما را به مشکلات و سختیهایی دچار کن، ای پروردگار، تا این آینهگر با درد و آتش جوانیاش بسوزد و بیفتد.
هوش مصنوعی: دل من که شوق پرواز دارد، اما به خاطر مشکلات و دردهایی که در درونم دارم، نمیتواند بلند شود. حتی با وجود آتش و درد زیاد، نمیتوانم پرواز کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عالم همه داغست و ندارد اثر داغ
در لالهستان نیستکسی را خبر داغ
دل قابلگلکردن اسرار جنون نیست
در زبر سیاهی است هنوزم سحر داغ
نقش پی خورشید همان ظلمت شام است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.