نشئهٔ عجزم چو شبنم داد بر طیب دماغ
از گداز عجز طاقت یافتم می در ایاغ
بیخودی گل میکند از پردهٔ آزادیم
میشود برق نظر بال و پر رنگ چراغ
چون نگین تا حرف نامت در خیالم نقش بست
دست بر هر دل که سودم برق شوقش کرد داغ
مستی چشم تو هر جا بردرد طرف نقاب
از شکست رنگ می چونگل ز هم ریزد ایاغ
عافیت نظاره را در آشیان حیرتست
داغگشتن شعله را از پرزدن بخشد فراغ
گر به این بیپردگی میبالد آثار جنون
دود میگردد صدا در حلقهٔ زنجیر باغ
از حسد دل آشیان طعن غفلت میشود
زنگ بر آیینهٔ ناصاف میگیرد کلاغ
از تو هر مژگان زدن گم میشود همچون تویی
گر نداری باور از آیینه روشن کن سراغ
عمرها شد شستهام چون ابر دست از خرمی
بیدل از من گریه میخواهد چه صحرا و چه باغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و تجلی زیبایی و عشق است. شاعر از نشانههایی مانند شبنم و گل برای توصیف عجز و فراق استفاده میکند. محبت و شور عاشقانه در دل او را به جایی میبرد که از زیبایی معشوقش میسوزد و در اثر این عشق، زندگیاش تحت تأثیر قرار میگیرد. او همچنین به حیرت و متعجبی در آشیان وجودش اشاره میکند و بیان میکند که چگونه عشق و زیبایی معشوقش بر دلش تأثیر میگذارد. شاعر از غم و اندوه و فقدان نیز سخن میگوید و اینکه عمرش بیثمر سپری شده است، همچون ابر که از خرمی می گذرد. در نهایت، اشعار او حسرت و آرزوی وصال را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در حالتی از ناتوانی و ضعف، همچون شبنم روی گلها، احساس نشاط و شادابی کردم. از شدت عجز و ناتوانی، توانستم جرعهای از شراب را بنوشم و از آن لذت ببرم.
هوش مصنوعی: در فضایی که آزادیم، بیدلیل گل میروید و زیباییها نمایان میشود. مانند نوری که از چراغ میتابد و پر و بال میسازد، نگاهها را مجذوب میکند.
هوش مصنوعی: وقتی نام تو در ذهنم نقش میبندد، مانند نگینی میدرخشی و دست بر روی هر دلی که شوق دیدارت را در آن بیدار کردهام، اثری عمیق میگذارم.
هوش مصنوعی: مستی چشمان تو هر جا که برود، درد و غم را به همراه میآورد. وقتی که نقابی از چهره برمیدارند، رنگ آن به مانند گل متلاشی میشود.
هوش مصنوعی: آرامش و آسایش از تماشای زیباییها در دنیای پر از شگفتی به دست میآید، ولی آتش عشق و احساس نیاز به اوجگیری و پرواز دارد که در نهایت آرامش را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: اگر به این آزادی و بینقابی افتخار میکند، نشانههایی از دیوانگی را به نمایش میگذارد و صدا در فضا مانند دودی در حلقهای از زنجیر باغ معلق میشود.
هوش مصنوعی: اگر دل از حسد پر باشد، طعنه و نیشزنی نسبت به دیگران ممکن میشود و این حسادت مانند زنگی بر آینهٔ کثیفِ انسان مینشیند و درواقع زیباییها و خوبیها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: هر بار که تو با چشمانت نگاهی میکنی، ابروهایت باعث میشود که حسرت به دل دیگران بیفتد. اگر نمیخواهی این موضوع را بپذیری، باید از آینه بفهمی که چقدر روشنایی و زیبایی در وجود توست.
هوش مصنوعی: سالهاست که مانند ابر زندگیام را شستهام و از دوستی و شادابی دست برداشتهام. حالا بیدل میخواهد که از من بگرید، حال چه در صحرا باشم و چه در باغ.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
تا خزان آورد روی خویش سوی باغ و راغ
ابر یک ساعت نجست از تعبیه کردن فراغ
از لب دریا برآمد بامدادان خیل ابر
و آسمان از وی شود پر خیل گردو دود و داغ
سرخ شد در کوه از پس لاله چید منقار کبک
[...]
شاه حسنی وز متاع نیکوان داری فراغ
می نزیبد بد کنی در پیش مسکینان دماغ
داغ هجرانم نه بس، خالم به رخ هم می نمای
چند سوزم وه که داغی می نهی بالای داغ
بهترین حاجات آن کایی شبی پیشم چو شمع
[...]
پیشتر زین روزگاری داشتم الحق چنانک
بود حالم و بالم از وی با رفاغ و با فراغ
از پی عشرت براغ اندر مزارع داشتم
وز برای عیش بودم کاخها در صحن باغ
با حریفان موافق عمر میبردم بسر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.