نازد به عشق غازهٔ حسن جنون دماغ
پروانه است جوهر آیینهٔ چراغ
ما را ز لعل یار پیامی نشد نصیب
تا کی رسد به بوس وکله، کج کند ایاغ
مجبور هستیایم ز جرأت گزیر نیست
از پر زدن به نشئه نگیرد کسی کلاغ
چون نالهٔ سپند به هر جاگذشتهایم
نقش قدم ز گرمی رفتار گشته داغ
در عشق کوش کز غم اسباب وارهی
درد دلی مگر دهد از درد سر فراغ
از سرکشان جاه توقع مدار چشم
افشانده گیر دست ثمر زین چنار باغ
با دوستان گرت نبود مقصد انفعال
الفت بس است شرم کن از بستن جناغ
عنقا به وهم مصدر آثار زندگیست
ایکاش نیستی دهد از هستیام سراغ
دل تیره شد ز مشق خیالات خوب و زشت
آیینه را هجوم صور کرد بیدماغ
بیدل نوید قاصد بد لهجه ماتم است
مکتوب نوبهار نبندی به بال زاغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و جنون آن میپردازد. شاعر از حال و هوای عاشقانه و درد و رنجی که عشق به همراه دارد، صحبت میکند و به این نکته اشاره میکند که عشق حقیقتی عمیق و گاه دردناک است. او به حسرتهای ناشی از عدم ارتباط با معشوق و لذتهای عشق اشاره میکند و بر این باور است که باید تلاش کرد تا از غم و اندوه رها شد. در نهایت، شاعر به ناامیدی و ترس از عدم شناخت و وجود خود نیز اشاره میکند و به دشواریهای زندگی در کنار عشق مینگرد. کلیت این اشعار به تلاقی پیچیدگیهای عاطفی و فلسفی در عشق میپردازد و حسرت و آرزوی وصال را در دل میپروراند.
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی مانند پروانهای است که به شمع نزدیک میشود. نور و زیبایی شمع در واقع به این قربانی عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: خبری از دوست به ما نرسید و هنوز نتوانستهایم طعم لذت دیدار و محبت او را بچشیم. این وضعیت چه زمانی تغییر خواهد کرد و او مرا به آغوش خود خواهد کشید؟
هوش مصنوعی: ما ناچاریم که از شجاعت خود فرار نکنیم، زیرا هیچ کس نمیتواند پرواز کند در حالی که به حالت مستی و نشئگی در نیامده است.
هوش مصنوعی: هر جا که رفتهایم، اثر صدای دلانگیزی که از ما بر جای مانده، نشانی از گرمی و محبت ماست که باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در محبت تلاش کن، زیرا که عشق میتواند تو را از غم و اندوه برهاند. تنها چیزی که ممکن است در این مسیر به تو آسیب برساند، مشکلاتی است که ناشی از جدایی و فراق هستند.
هوش مصنوعی: از افراد خودخواه و بیادب توقع نداشته باش که به تو احترام بگذارند یا لطفی کنند. بلکه تلاش کن تا بهره و ثمری از ظاهر زیبا و فریبنده این باغ بگیری.
هوش مصنوعی: اگر با دوستان خود هدفی نداشته باشی، همین که با آنها ارتباط و دوستی داری کافی است. پس از اینکه متوجه این موضوع شدی، از اینکه بخواهی رابطه را محدود کنی، شرمنده باش.
هوش مصنوعی: پرندهای افسانهای به خیال میآید که نشانهای از زندگیام است. ای کاش هیچ اثری از وجودم را نداشته باشد.
هوش مصنوعی: دل من از فکر کردن به خیالات خوب و بد، تیره و ناخوش شد. در نتیجه، نشان و تصویرها به من هجوم آوردند و ذهنم را آشفته کردند.
هوش مصنوعی: بیدل از طریق پیامرسانی خبر میدهد که آورنده خبر، صدایش غمانگیز است و نامهای که به بهار اشاره دارد، به همراه پرندهای سیاه (زاغ) نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل شاد دار و پند کسایی نگاه دار
یک چشمزد جدا مشو از رطل و از تفاغ
تا مهر بر فروخت ببرج حمل چراغ
پر شمع و پر چراغ شد از لاله باغ و راغ
دیو است زاغ گوئی مقری است عندلیب
کز بانک او ز باغ هزیمت گرفت زاغ
از بوستان کلاغ هزیمت گرفت راست
[...]
امروز روز شادی و امسال سال لاغ
نیکوست حال ما که نکو باد حال باغ
آمد بهار و گفت به نرگس به خنده گل
چشم من و تو روشن بیروی زشت زاغ
گل نقل بلبلان و شکر نقل طوطیان
[...]
برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ
چون دست میدهد نفسی موجب فراغ
کاین سیل متفق بکند روزی این درخت
وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ
سبزی دمید و خشک شد و گل شکفت و ریخت
[...]
دل برد دلبر و به دلم برنهاد داغ
دارد کنون ز حال من خسته دل فراغ
بی روی دلفریب تو خون می رود دگر
اندر میان چشم و دل ای چشم و ای چراغ
عمری گذشت بر دلم ای عمر نازنین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.