اشکم قدم آبله فرسا ننهد پیش
تا رفتن دل پای تقاضا ننهد پیش
دل سجده فروش سرکویی است کز آن جا
خاکم همهگر آب شود پا ننهد پیش
کیفیت یادت ز خودم میبرد آخر
این جرعه محال است که مینا ننهد پیش
حیرانی ما صفحهٔ صد رنگ بیان است
آیینه بساط لب گویا ننهد پیش
ما و نم اشکی و سجود سر راهی
تسلیم وفا تحفه به هرجا ننهد پیش
روشن نتوان کرد سواد خط هستی
تا نسخهٔ عبرت پر عنقا ننهد پیش
ما بیخبران سر بهگریبان جنونیم
مجنون قدم از دامن صحرا ننهد پیش
پروانهٔ نیرنگ سحرگاه ندارد
مشتاق تو آینهٔ فردا ننهد پیش
جز سوختن از داغ، حضوری نتوان یافت
آن بهکهکسی آینهٔ ما ننهد پیش
در راه تو دل را ز پرافشانی رنگم
ساز قدمی هست مبادا ننهد پیش
آن جاکه بود تیغ تو خضر ره تسلیم
آن کیست که چون شمع سر از پا ننهد پیش
همت خجل است از هوس دست فشاندن
کز چرخ ثری تا به ثریا ننهد پیش
حرصت همهگر قطره تقاضاست حذرکن
تاکاسهٔ در یوزهٔ دریا ننهد پیش
مفت است غنا چشمی اگر سیر توان کرد
زین بیش کسی نعمت دنیا ننهد پیش
بیدل، شمرد بند گریبان ندامت
آن دست که در خدمت دلها ننهد پیش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و روحانی میپردازد و از تنهایی، اشک و فراق صحبت میکند. شاعر در اینجا ابراز میکند که عاشق نمیتواند به راحتی به خواستههای خود برسد و همواره در حالت تسلیم و انتظار است. او از سوختن در داغ حضور معشوق و نابودیاش در نبود او میگوید. همچنین اشاره به حیرانی، ندامت و جستجوی حقیقت در زندگی دارد، در حالی که تاکید میکند که هیچ چیز نمیتواند جایگزین محبت و وصال شود. شعر به نوعی بازتابدهندهٔ عشق و درد ناشی از فاصله و جدایی است.
هوش مصنوعی: اشکهایم به قدری رقیق و لطیف هستند که نمیتوانم به سادگی احساساتم را بیان کنم و تا زمانی که دلتنگی و خواستهام به اوج نرسد، حتی قدمی در راه تقاضا برنمیدارم.
هوش مصنوعی: دل من به سجده در برابر کوی محبوب است؛ جایی که اگر تمام خاک زیر پایم هم آب شود، هرگز پا نمیگذارم.
هوش مصنوعی: یادت از من میرود و این نوشیدنی باعث میشود که فراموشت کنم، اما غیر ممکن است که مینا لیوان را جلو بگذارد.
هوش مصنوعی: حیرت و سردرگمی ما به مانند صفحهای از رنگهای مختلف است و این که چهرهٔ لبهای گویا و سخنگو نمیتواند آن را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: ما در حالی که اشکی در چشمان داریم و سر به سجده گذاشتهایم، در سر راهی از تسلیم و وفا قرار داریم که در هر جا که برویم، هدیهای مینهد.
هوش مصنوعی: نمیتوان خط زندگی را به روشنی شرح داد تا زمانی که درس عبرت بهصورت روشن و در دسترس قرار نگیرد.
هوش مصنوعی: ما کسانی هستیم که به حال جنون دچاریم و از واقعیتهای اطراف بیخبر. مجنون هرگز از دامن صحرا خارج نمیشود و همینجا متوقف میماند.
هوش مصنوعی: پروانهای که به سحرگاه نیرنگ میزند، آرزوی تو را ندارد و آینهٔ فردا را جلوی چشمانش نمیگذارد.
هوش مصنوعی: جز سوختن از شدت عشق، راهی برای درک وجود کسی نمانده است، به جز اینکه کسی آینه ما را در جلو نگذارد.
هوش مصنوعی: در مسیر تو، قلبم را با احساسات مختلف تزئین میکنم. قدمی برای جلو رفتن دارم، و نخواهم گذاشت که عقب بمانم.
هوش مصنوعی: در جایی که شمشیر تو قرار دارد، کسی نیست که مانند شمع به خاطر تسلیم شدن، از سر تا پا ذوب نشود.
هوش مصنوعی: همت (اراده و تلاش) از آرزوی دست دادن خجالت میکشد، زیرا از ستاره ثری تا بالای سر (ثریا)، هیچ چیزی به آسانی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: خواستههای تو تنها به اندازه یک قطره از دریا ارزش دارند. پس احتیاط کن و مواظب باش که به خاطر یک قطره، به دریا آسیب نرسانی.
هوش مصنوعی: اگر کسی بتواند با چشمان سیر و پر از نعمت به دنیا نگاه کند، پس ثروت و خوشیهای این دنیا برای او بیارزش است و او به آنها اهمیتی نمیدهد.
هوش مصنوعی: اگر دست کسی که باید در خدمت دلها باشد، در بیعملی و اندوه گرفتار شود، باید به سرزنش خود بپردازد و به عواقب ندامت فکر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در کوی تو تا کس قدم از ما ننهد پیش
ما سر بنهادیم که کس پا ننهد پیش
المنه لله که ز عشق تو رسیدیم
جایی که کسی پای از آنجا ننهد پیش
قسمت مگر این بود که از جام وصالت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.