چه لازم جوهر دیگر نماید پیکر تیغش
بس است از موج خون بیگناهان جوهر تیغش
به آیینیکه شاخگل هجوم غنچه میآرد
چرا خونم حمایل نیست یا رب در بر تیغش
محبت گر دلیلت شد چه امکانست نومیدی
کف خون هم بجایی میرساند رهبرتیغش
به صد تسلیم میباید رضا جوی قدر بودن
چو ابرو بر سر چشمست حکم لنگر تیغش
به بال طایر رنگ از رگگل رشته میباشد
رهایی نیست خونمرا ز دام جوهرتیغش
اگر خورشید در صد سال یک لعل آورد بیرون
بدخشانها به یک دم بشکفاند جوهر تیغش
خطی از عافیت در دفتر بسمل نمیگنجد
مزن بر صفحهٔ دلهای ما جز مسطر تیغش
به حسرت عالمی بیتاب رقص بسمل است اما
که دارد آنقدر خونی که گردد زیور تیغش
دماغ دستاز آب،خضر شستنبرنمیدارم
بلند است از سرم صد نیزه موج گوهر تیغش
درین میدان مشو منکر تلاش ناتوانان را
مهنو هم سری میآرد آخر بر سر تیغش
چه مقدار آبرو سامان کند خون من بیدل
به دریا تر نمیگردد زبان اژدر تیغش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق، استغفار و تأمل در مسائل انسانی پرداخته است. شاعر با استفاده از تصویر تیغ و خون به تضادهای زندگی و رنجهایی که بر مردم بیگناه وارد میشود، اشاره میکند. او به زیبایی و دلنشینی عشق پرداخته و از بیپناهی انسانها در برابر دردهای زندگی و ستمها سخن میگوید. همچنین، شاعر به این نکته اشاره دارد که عشق و محبت اگرچه ممکن است همراه با درد و ناتوانی باشد، اما هنوز میتواند انسان را به سمت امید و تلاش هدایت کند. در کل، اشعار به عمق احساسات و تناقضات زندگی انسانی پرداخته و زیبایی و تلخی عشق را به تصویر کشیده است.
هوش مصنوعی: چه نیازی به نشان دیگر است، وقتی که بدنهاش تنها با موج خون بیگناهانی که ریخته شده، مشخص میشود.
هوش مصنوعی: چرا وقتی که غنچهها به سمت گل میآیند، من احساس خشم و درد نمیکنم؟ ای خدا، چرا در برابر این تیغ بیرحم از خودم دفاع نمیکنم؟
هوش مصنوعی: اگر محبت دلیل تو باشد، ناامیدی چه معنا دارد؟ حتی یک قطره خون هم میتواند تو را به مقصد برساند.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و رضایت، باید با تمام وجود تسلیم شد؛ همچنان که ابرو بر روی چشم نشسته و به آن زیبایی میبخشد، سرنوشت نیز مثل تکیهگاهی است که بر ما حکم میراند.
هوش مصنوعی: پرندهای که بالش رنگی است، از رگ گل درست شده و نمیتواند از دام تیغ مروارید تو رها شود. خون من نیز در این دام گرفتار است.
هوش مصنوعی: اگر خورشید هر صد سال یک سنگ قیمتی از درخشانترین معادن بیرون بیاورد، تیغهی شمشیرش به یک لحظه میتواند درخشانتر از همهی آن لعلها شود.
هوش مصنوعی: در زندگی نمیتوان به راحتی از مشکلات و رنجها فرار کرد؛ بنابراین، نباید دردهایمان را فقط در کلمات ساده بیان کنیم. تنها چیزی که میتوان بر دلهای ما نوشت، تاثیری عمیق و برآمده از سختیها و چالشهاست.
هوش مصنوعی: در دلش حسرتی به اندازهی جهان دارد و از درد رقصی شبیه به جان دادن دارد، اما او آنقدر خون در وجودش دارد که میتواند تیغش را زینت بخشد.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به آسانی از زیر بار سختی و چالشها فرار کنم، زیرا مشکلات و دشواریها همچون سیلابی هستند که به سراغم میآیند و من در برابرشان ایستادهام.
هوش مصنوعی: در این میدان، نباید تلاش افرادی که ناتوان هستند را نادیده بگیری. حتی ماهی که نمیتواند بر فراز آبها شنا کند، در نهایت بر سر تیغ (خطر) میآید.
هوش مصنوعی: خون من چه اندازه میتواند آبرو بههم بزند؟ زبان اژدها هرگز به دریا نمیافتد و تیز بودن تیغ او نیز تغییر نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به رنگیکجکلاه افتاده خم در پیکر تیغش
که از حیرت محرف میخورد صورتگر تیغش
به جوی برگ گل آب از روانی دست میشوید
به سعی خون ما نتوان گذشت از معبر تیغش
در این محفل بساط راحتی دیگر نمیباشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.